اعتراف...

سلام به بچه های میانالی  

این مطلبم اختصاص دادم به اعتراف کردن

اون کارا یا حرفایی که نمیتونیم بگیم یا نمی تونیم انجام بدیم 

یا انجام دادیم یا او حرف زدیم 

که مونده تو دلمونو نمیتونیم بگیم که سبک بشیم اینجا بگیم 

اعتراف...  

من به جای خالی اش

بیشترازخودش عادت کردم

اعتراف تلخیست...

چه میکنی.....

حالا که فرقی نمی کند...

کنارت 

ایستاده باشم یا نه

بگذار

همه چیز را...

از وسط قیچی کنم

تا تو...

در نیمی باشی

من...

در نیمی دیگر

راستی.......

با دستی که

روی شانه ات

جا گذاشته ام 

چه می کنی؟...

چه میفهمی...