در اداره پست تعدادی از پستچیان در حال برسی نامه هایی که آدرس نداشتن بودن که یکی ازآنها به نامه ای برخورد که آدرس آن نامه به خدا بود و آن نامه رو باز کرد و خواند که در آن نوشته شده بود ای خدای بزرگ من پیرزن 83 ساله ای هستم که با حقوقه شوهرم که فوت کرده است زندگیم را میگذرانم که کیف پولم را که 200 هزارتومان که حقوق آن برج داخلش بود دزدیدن و برای عید
بچه هام رو دعوت کردم اما الان پولی ندارم که برای عید خرید کنم و کسی هم ندارم از آن قرض بگیرم خودت کمکم کن تا پیش بچه هام شرمنده نشم
و این ماجرا رو پستچی برای همکاران توضیح داد و هر کسی هرچی پول داشت روی هم گذاشتن و مبلغ 195 هزارتومان جمع شد و برای پیرزن فرستادن
عید تمام شد و همه سر کار رفتن و دوباره پستچیان در حال برسی نامه هایی که آدرس نداشتن بودن که دوباره به نامه ای که آدرس آن به خدا بود برخوردند و آن نامه رو باز کردن که اینچنین نوشته شده بود ای خدای بزرگ خیلی ممنون که کمکم کردی پیش بچه هایم خجالت نکشم اما یه گله هم دارم مبلغ 200 هزار تومان از من دزدیدن اما شما ای خدای بزرگ 195 هزار تومان برایم فرستادی اما فکر کنم 5 هزار تومان رو پستچی برداشته است!!!! و این بود عاقبت کار خوب پستچی ها