فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 3389


درباره من
اصلیت. میانه
ساکن تهران
جهانگیری . (porya2217 )    
   
عنوان: حکایت
حکایت
کد برای مطالب، وب سایت و وبلاگ: بازدید کل: 122 بازدید امروز: 82
توضیحات:
شبی راهزنان به قافلهای شبیخون زدند و اموال آنان را به غارت بردند. بعد از مراجعت به مخفیگاه نوبت به تقسیم اموال مسروقه رسید، همه جمع شدند و هرکس آنچه به دست آورده بود به میان گذاشت، رئیس دزدان از جمع پرسید چگونه تقسیم کنیم ؟ خدایی یا رفاقتی ؟
جمع به اتفاق پاسخ دادند خدایی.
رئیس دزدان شروع به تقسیم کرد، بیش از نیمی از اموال را برای خود برداشت و الباقی را به شکل نامساوی میان سه تن از راهزنان تقسیم کرد و به بقیه هیچ نداد.
دیگران اعتراض کردند که ما گفتیم خدایی تقسیم کن تا تساوی رعایت شود و همه راضی باشیم این چه تقسیمیست ؟؟؟ رئیس پاسخ داد : خداوند به یکی زیاد بخشیده و به یکی کمتر و به یکی هم هیچ، خود شاهدی بر این ادعا هستید، آن تقسیمی که شما در نظر دارید تقسیم رفاقتی بود که نپذیرفتید پس حق اعتراض ندارید
 
درج شده در تاریخ ۹۲/۰۱/۰۴ ساعت 01:20
برچسب ها:
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
تبلیغات



لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
کاربران آنلاین (1)