پسر جوانی در کتابخانه از دختری پرسيد: «مزاحمتان نمی شوم کنار دست شما بنشينم؟» دختر جوان با صدای بلند گفت: «نمی خواهم يک شب را با شما بگذرانم» تمام دانشجويان در کتابخانه به پسر که بسيار خجالت زده شده بود نگاه کردند. پس از چند دقيقه دختر به سمت آن پسر رفت و در کنار ميزش به او گ...
رها علیپور
تاریخ درج:
۹۱/۱۱/۱۶ - ۲۳:۱۵ 16 نظر , 562
بازدید