فراموش کردم
رتبه کلی: 1654


درباره من
خدایا؛

خواستم بگویم تنهایم؛

اما نگاه خندانت، مرا شرمگین کرد؛

چه کسی بهتر از تو ...

نرسیده به بعضی خاطره ها؛

باید بنویسند :

آهسته به یاد بیاورید؛

خطرِ ریزشِ اشک ...!

علی چپ، راست می گفت :

این روزها کوچه اش؛

ظرفیت این همه متقاضی را ندارد؛

باید بزرگراهش کرد ...


در یک آشنایی دوستانه ما با هم دست دادیم !!
تو فقط دست دادی.. و من..
همه چیز ازدست دادم
*
زخمی بر پهلویم هست روزگار نمک میپاشد و من پیچ و تاب میخورم و همه گمان میکنند که من میرقصم.

*



هـمـیـشـه نـبـایـد زد . . !

گـاهـی اوقـات هـم بـایـد خـورد . . .

بـعـضـی حـرف هـا را
مهدی سپهری (poyraz1 )    

هرگز در برابر پرسشی نماندم

درج شده در تاریخ ۹۳/۰۱/۰۱ ساعت 12:20 بازدید کل: 108 بازدید امروز: 107
 

هرگز در برابر پرسشی نماندم مگر برابر کسی که پرسید : تو کیستی !!! من:خودم هستم !!! چون به اندازه کافی دیگران وجود دارند .. از آن جمله هایی هستم که انتهایش سه نقطه میخواهد ... حالا هر طور می خواهی تفسیرم کن . خواستم بگویم کیستم ... دیدم نگفتن بهتر است !!! چه سود آنکه با من نمی ماند ... همان بهتر که نشناسد مرا ... آن کس "که می ماند "خود خواهد شناخت...

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۳/۰۱/۰۱ - ۱۲:۲۰
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:



لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات