فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 3007


درباره من
ابوالفضل-نایبی (prans )    

سخن حکمت امیز

درج شده در تاریخ ۹۳/۰۵/۰۲ ساعت 13:05 بازدید کل: 187 بازدید امروز: 185
 

 

 پیری برای جمعی سخن میراند، لطیفه ای برای حضار تعریف کرد، همه دیوانه وار خندیدند.....

بعد از لحظه ای او دوباره همان لطیفه را گفت و تعداد کمتری از حضار خندیدند....

او مجددا لطیفه را تکرار کرد تا اینکه دیگر کسی در جمعیت به آن لطیفه نخندید.

او لبخندی زد و گفت:وقتی که نمی توانید بارها و بارها به لطیفه ای یکسان بخندید، پس چرابارها و بارها به گریه و افسوس خوردن در مورد مسئله ای مشابه ادامه می دهید؟

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۳/۰۵/۰۲ - ۱۳:۰۵
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)