فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 22133


درباره من
آرامش قبل طوفان (proshot )    

بمب جنون

درج شده در تاریخ ۹۳/۰۲/۲۸ ساعت 01:17 بازدید کل: 113 بازدید امروز: 113
 
بـــه خودم آمدم انگار تویـــی در من بود
این کمی بیشتر از دل به کسی بستن بود

آن به هر لحظهی تبدار تو پیوند منم
آنقدر داغ به جانـــم کـــه دماوند منم

با توام ای شعر ...

و زمینی که قسم خورد شکستم بدهد
و زمـــان چنبـــره زد کار به دستم بدهد

من تورا دیدم و آرام به خاک افتادم
و از آن روز کـــه در بند تـــوام آزادم

بی تو بی کار و کسم وسعت پشتم خالیست
گل تــو باشی من مفلوک،دو مشتم خالیست

تو نباشی من از اعماق غرورم دورم
زیـــر بیرحم ترین زاویـهی ساطورم

با توام ای شعر ، به من گوش کن
نقشه نکش حرف نزن گــوش کن

ریشه به خونابه و خـــون میرسد
میوه که شد بمبِ جنون میرسد

محضِ خودت بمب منم،دورتر
میترکـــم چند قدم دورتـــر

حضرتِ تنهـــای بـــه هم ریخته
خون و عطش را به هم آمیخته

دست خراب است،چرا سَر کنم
آس نشانـــم بده بـــــاور کنــــم

دست کسی نیست زمین گیریام
عاشقِ این آدمِ زنجیــــریام

شعله بکِش بر شبِ تکراریام
مُردهی این گونــه خود آزاریام

خانه خرابیِ من از دست توست
آخــرِ هر راه به بن بستِ توست

از همــهی کودکیَم درد ماند
نیم وجب بچهی ولگرد ماند

من که منم جای کسی نیستم
میــــوهی طوبای کسی نیستم

گیــجِ تماشای کسی نیستم
مزهی لبهای کسی نیستم

مثل خودت دردِ خیابانیام
مثل خودت دردِ خیابانیام ..
تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۳/۰۲/۲۸ - ۰۱:۱۷
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)