و حوایی …
که هوایی شد و خورد؟
…
آدمش، سیب به دست بر دمه آن خانه نشست
انتظاری که نشد شب به سحر
سیب حوایش را …
به دگرها دادند
تو چه گویی!
که حوا سیب بخورد؟
سیبش را خوردند
ما به هم خندیدیم
و نگون بخت دل حوایش
و چه شوم است چنین حادثه ای
که پر پروانه
بشود رنگ سیاه
و خدایی که ندیدش چه گذشت؟
4
5
14
15
16
خسته نباشید یه لایک بزن بعد بفرما چای تا سرد نشده
.
.
.
.