معجزه،
تویی . . .
که پیچک میشوی و
از تنِ قلبم بالا میروی
و
خنده های توست
که ساعتِ گنجشکهاست . . .
میخندی،
صبح میشود . . .
برای من
دوست داشتن
آخرین دلیل دانایی است
اما هوا همیشه آفتابی نیست
عشق همیشه علامت رستگاری نیست
و من گاهی اوقات مجبورم
به آرامش عمیق سنگ حسادت کنم
چقدر خیالش آسوده است
چقدر تحمل سکوتش طولانی ست
چقدر ...
سفر کن به هیچکس هم نگو!
یک رابطه عاشقانه را زندگی کن
و به هیچکس هم نگو!
شاد زندگی کن و به هیچکس هم نگو!
آدم ها چیزهای قشنگ را خراب می کنند
..
باید کسی باشد که ...
خنده هایش همیشه در زندگی ات پهن باشد
بساطِ خوب بودن هایش
در حال و احوالاتت به راه باشد
که هرجایی میروی و هرجایی مینشینی
که هر تئاتر و سینمایی میروی
که هر آهنگی را گوش میکنی
فقط اسم و صورتِ او جلویِ
چشمهایت به رقص در بیایند
باید یکی باشد که چشم انتظار دیدنت باشد
هَوویِ غم هایت باشد
با اخم و تشرهایش از
سختی هایِ زندگی دست بکشی
و با صدای بلند تو کوچه و خیابان
به جک های بی مزه اش
بخندی و بخندی و بخندی...
کسی که وقتی که خسته
و زار گوشه ای کِز میکنی
دست هایت کنجِ انگشتانش جا خشک شود
و نترسی و نترسی و نترسی..
که اگر آسمان و زمین را بهم بدوزند
حواسش پیِ تو باشد و بس
یکی که با او تا قیامت احساسِ امنیت کنی
و ترس از کم شدنِ دوست داشتنش
ارامشت را به یغما نبرد...
معنای زنده بودن من، با تو بودن است.
نزدیک، دور
سیر، گرسنه
رها، اسیر
دلتنگ، شاد
آن لحظه ای که بی تو سر آید مرا مباد!
مفهوم مرگ من
در راه سرفرازی تو، در کنار تو
مفهوم زندگی است.
معنای عشق نیز
در سرنوشت من
با تو، همیشه با تو، برای تو، زیستن.