بسمه تعالی .ستارخان در خاطراتش می گوید: من هیچوقت گریه نکردم،
چون اگر گریه می کردم آذربایجان شکست می خورد و اگر آذربایجان شکست می خورد ایران شکست می خورد...!اما در زمان مشروطه یک بار گریستم؛ و آن زمانی بود که 9 ماه در محاصره بودیم بدون آب و بدون غذا؛ از قرارگاه آمدم بیرون، مادری را دیدم با کودکی در بغل، کودک از فرط گرسنگی به سمت بوته علفی رفت و بدلیل ضعف شدید بوته را با خاک ریشه می خورد، با خودم گفتم الان مادر کودک مرا فحش می دهد و می گوید لعنت به ستارخان.!!
اما مادر، فرزند را در آغوش گرفت و گفت:"اشکالی ندارد فرزندم، خاک می خوریم، اما خاک نمی دهیم."آنجا بود که اشک از چشمانم سرازیر شد...دوران هشت سال دفاع مقدس به خوبی چهره قهرمانانه آذربایجانیان را که درکنار دیگر اقوام وفارغ از هرگرایش سیاسی به دفاع از سرزمین مقدس ایران اسلامی به پاخواسته وشیردلانه جنگیدند ، را به تمام جهانیان به نمایش گذاشت.دراین برهه از زمان ایرانیان خردمند با پشت سرگذاشتن حوادثی چون ،انفجار دفتر نخست وزیری ،حزب جمهوری اسلامی وبمب گذاریهای متعدد تهران واتفاقات بعد از سخنرانی بنی صدر ملعون دردانشگاه تهران و....اکنون به فرماندهی ،فرمانده کل قوا ،مقام معظم رهبری ،از هیچ ابرقدرتی هراسی نداشته ونخواهند داشت .گوش به فرمان رهبر فرزانه انقلاب بوده وبایک اشاره وی درکنار نیروهای مسلح وامنیتی ،جانانه برای عظمت واعتلای ایران اسلامی خواهند جنگید.درانتها ضمن تسلیت به بازماندگان حوادث روز چهارشنبه که زاییده تفکرات کوردلانه وبزدلانه برخی عوامل فریب خورده به سرکردگی گروهک تکفیری داعش صورت گرفت بدینوسیله اعلام می داریم مامردم آذربایجان درراستای لبیک به ندای رهبر هوشیار وبزرگوار ایران اسلامی از این حرکات کودکانه که نشان از پایان عمر بی ثمر این گروهک شکست خورده دارد ،کفن پوش ودرکنار سایر اقوام ودست دردست هم کیشان خود از سرزمین بلند آوازه خود دفاع خواهیم نمود.ضمنا از رشادتهای نیروهای مسلح وامنیتی نهایت تشکر وامتنان را داریم.....