فراموش کردم
رتبه کلی: 5047


درباره من
bache karj

17saleh

Riyazi Fizik

tanha

09305467054
*رامین 1376* (ramin007 )    

داستان خنداره

درج شده در تاریخ ۹۲/۰۶/۰۳ ساعت 21:45 بازدید کل: 155 بازدید امروز: 127
 

قبل از ازدواج
پسر: بالاخره موقعش شد. خیلی انتظار کشیدم.
دختر: می‌خوای از پیشت برم؟
پسر: حتی فکرشم نکن!
دختر: دوسم داری؟
پسر: البته! هر روز بیشتر از دیروز!
دختر: تا حالا بهم خیانت کردی؟
پسر: نه! برای چی می‌پرسی؟
دختر: منو می‌بوسی؟
پسر: معلومه! هر موقع که بتونم.
دختر: منو می‌زنی؟
پسر: دیوونه شدی؟ من همچین آدمی‌ام؟!
دختر: می‌تونم بهت اعتماد کنم؟!
پسر: بله.
دختر: عزیزم!

بعد از ازدواج
کاری نداره! متن رو از پایین به بالا بخون !

****

جالبه نه

من که خیلی خوشم اومد خیلی خیلی باهال بود

 

نظر یادت نره!!!

این مطلب توسط میلاد حیدری بررسی شده است.
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (2)