فراموش کردم
رتبه کلی: 3636


درباره من
سلام من علی 28 از ابادان 2ساله عضو سایتتون شدم خیلی خوشحالم مجردم شوخم خییییلییی زیاد دوست دارم با همه شوخی کنم همه را بخندونم شغلم ازاده[سیستم صوتیو تزئینات اتومبیل] جدا از پدرو مادرم زندگی میکنم دست علی به همراهتون راستی در زندگییییی خدارا فراموش نکنید وقتی به گل نیلوفر نگاه می کردم,

ترس تمومه وجودمو برداشت که شاید منم یه روز مثل نیلوفرتنها بشم.

سریع از کنار مرداب رد شدم ,

وقتی می بینم خودم مرداب شدم ,

دنبال یه گل نیلوفرمیگردم تا از تنهایی نمیرم.

و حالا می فهمم گل نیلوفر مغرور نیست اون خودشو وقف مرداب کرده ,برای اینکه:

مرداب نمیره..
میر باقری (rasoolll )    

امشب بی دلیل مادرم را بوسیدم

درج شده در تاریخ ۹۳/۰۸/۲۴ ساعت 00:44 بازدید کل: 123 بازدید امروز: 123
 

امشب تو اتاقم بودم دلم یهو هوای مادرم را کرد رفتم تو اتاق سرم را گذاشتم رو پاهاش نمیدونین چه ارامشی داشتم اون موقه دست نوازش کشید رو سرم دستشو بوسیدم چه قدر دستش زبر شده بود بلند شدم صورتشو بوسیدم اومدم تو اتاقم بی دلیل گریم گرفت بچه ها تجربه کنین خیلی حس سبکی کردم {#}

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۳/۰۸/۲۴ - ۰۰:۴۴
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)