من" سراپا همه زخمم "تو" سراپا همه انگشت ِ ____ نوازش باش ____
بـی قـرار هـیچ قـراری نـبوده ام مـگــر قـراری کـه بـا تـو داشتـم و هـرگـز نیـامـدی...
هزار بار به تو گفته بودم؛ دلیل شیدایی یک زن، زیبایی مرد نیست. یک مرد همیشه زیباست، وقتی که زخمهای دل مجروح زنی را می بوسد
فراموش کردن کسی که دوستش داری ، مثل به خاطر آوردن کسی هست که هرگزنمیشناسیش !...
دِلــَم مـی خوآهــَد نـآمـَت رآ صــِدآ کــُنـَم !
یـک طـور دیـگـَر!
جـوری کـِه هیـچ کـَس صـِدآیـَت نـَکـَردِه بـآشــَد !
یک طور کـِه هیچ کـَس رآ صـِدآ نـَکـَردِه بـآشـَم !
دلم می خواهد نامت را صدا کنم !
دلم با تو بود تو ولی سرد شدی آنقدر سرد که به ناچار گرمایم را به تو بخشیدم و تو به من تهمت سرد شدن زدی . . .
من و باد صبا مسکین دو سرگردانِ بیحاصل من از افسون چشمت مست وُ او از بوی گیسویت ..
چگونه بفرستم ”باورم” را برای تو تا باور کنی، از یاد بردنت کار من نیست….
تصویر رفتنت رو قاب کردم به دیوار چشمای منتظرم
شاید روزی برگردی و منو نشناسی
اما...
حتما تصویر خودت رو تو قاب چشمای خستم به یاد میاری
چگونه استـــ حال من… با غمـــ ها می سازمــــ… با کنایه ها می سوزمــــــــــ… به آدم هایی که مرا شکستند لبخند می زنمـــــــــ… لبخندی تـــلخـــــــ….
همه ما فقط حسرت بی پایان یک اتفاق ساده ایم که جهان را بی جهت یک جور عجیبی جدی گرفته ایم...
|