حواست هست من در همین حوالیم در همین گوشه کنار ....
در حاشیه تردد ذهن
در حیات تیره بشریت
در افتابهایی که به زمین نرسیدنند
در شکاف تردیید گل رز و رازقی
اری ...من در همین حوالیم
در حال وهوایی که فقط دوست دارم برای تو بنویسم
فقط برای تو
تو الهه شدی در ذهن کوچکم
تو برایم همیشه یاس سپیدی در سیاهی روزگارم
تو برایم اغوش امن دنیایی
تو مهربانی همچو رود زلال
تو را می خواهم
و خوب می دانم که دست نیافتنی شده ای برایم
تو ستاره سهیلی
تو عشقی به بزرگی خدا
و دوریت ......
اه از دوریت از نبودنت ..
نبودنت بی ابیست برای گل برای حیات
من تشنه وجودتم
وجودت سیرابی زمین
وجودت گرمای پر مهر برین
وجودن تقدس اینه های حقیقت
وووووو ... وجودت رویای بودن من است .....
|