دلنوشته ای از مهربانو سیمین بهبهانی به بهانه عروجش ؛؛؛
بافتن را از یک فامیل خیلی دور یاد گرفتم که نه اسمش خاطرم است نه قیافه اش،اما حرفش هیچوقت از یادم نمیرود، می گفت زندگی مثل یک کلاف کامواست، از دستت که در برود می شود کلاف سردر گم،گره می خورد،می پیچد به هم ، گره گره می شود،&nb...
گل پری 90
تاریخ درج:
۹۳/۰۹/۰۲ - ۱۲:۳۴ 57 نظر , 345
بازدید
نگذارید گوشهایتان گواه چیزی باشد که چشمهایتان ندیده،
نگذارید زبانتان چیزی را بگوید که قلبتان باور نکرده..
"صادقانه زندگی کنید"
ما موجودات خاکی نیستیم که به بهشت میرویم.
ما موجودات بهشتی هستیم که از خاک سر برآورده ایم…
"استادالهی قمشه ای"
...
مسافر یلدا
تاریخ درج:
۹۳/۰۹/۰۱ - ۱۹:۲۲ 80 نظر , 861
بازدید
بـــنام خـــــــدا
دو چرخه دیده بودم....
سه چرخه هم دیدم ...
چهار چرخه هم دیدم ...
اما هیچ وقت نمیدانستم که یک چرخه هم وجود دارد!!!
به چشمای معصــومش دقت کــردی؟
می ترسه همون یه چرخه رو هم ازش بگیرن
گاهی وقت ها باید دردت بیاید تا بفهمی درد چیست...
...
مسافر یلدا
تاریخ درج:
۹۳/۰۸/۰۶ - ۲۳:۳۳ 81 نظر , 557
بازدید
بنام او که مهربونه
بیا دست در دست همقلبهایمان رازیر بارانبه گردش ببریمدل ما از سنگ نیستدل ما کاهگلی ستصمیمانهسادهروستایی
بگذار تا بارانبوی قلبهای ما را بیدار کندبگذار با بارانما به جایی برویمکه نیازی ...
مسافر یلدا
تاریخ درج:
۹۳/۰۳/۲۴ - ۱۲:۳۷ 285 نظر , 2544
بازدید
من باور دارم بی نهایت آسمان را
باور دارم نبض نفس علف را در زیر پای خود
باور دارم زلال آب چشمه
و تک درختی را زنده در گوشه ی کویر
من باور دارم
حضور عشق را در دلهای شکسته ،
پرتوی آفتاب را بالای کوه
و
ترنم نغمه باران را بر گوش خاک
اما هنوز
در انت...
ریحانه .محمدی
تاریخ درج:
۹۳/۰۳/۰۹ - ۱۱:۴۶ 107 نظر , 440
بازدید
یکنفر دردهای مرا سانسور کند...دیشب پدرم با روابط عمومی صدا و سیما تماس گرفت.و با لحنی تند و اما پر از بغض انها را به باد انتقاد گرفت..هر جمله که پدرم میگفت در نظرم خشتی می امد که از دیواری به زمین میریخت..پدرم:چرا رعایت نمیکنید؟چرا فیلم های صحنه دار پخش میکنید؟آقا جان من تو این خونه دوتا بچه...
زرین.
تاریخ درج:
۹۳/۰۲/۲۱ - ۱۶:۱۹ 76 نظر , 344
بازدید