فراموش کردم
رتبه کلی: 3274


درباره من
رسم این شهر غریب است .........بیا برگردیم.
قصد این قوم فریب است ...........بیا برگردیم .
یک نفر بود که ما دل به نگاهش دادیم .
خنده اش سرد و عجیب است ........بیا برگردیم .
عشق بازیچه شهر است ولی در ده ما
دفتر عشق سفید است.................بیا برگردیم
----------------------------------
کودکی که لنگه کفشش را امواج از او گرفته بود؛ روی ساحل نوشت: دریا
"دزد" است
- مردی که از دریا ماهی گرفته بود روی ساحل نوشت: دریا سخاوتمندترین سفره
ی هستی است
- موج دریا آمد و جملات را با خود محو کرد و این پیام را به جا گذاشت:
برداشت دیگران در مورد خود را در وسعت خویش حل کنی
رضا 1292 (reza1292 )    

قطعه ای از یک کتاب

درج شده در تاریخ ۹۰/۰۲/۳۰ ساعت 03:27 بازدید کل: 932 بازدید امروز: 104
 

  در جستجوی زمان از دست رفته / مارسل پروست

هوس خودمان را بيگناهی و هوس ديگری را شقاوت می دانيم . و اين تضاد ميان آنچه به خودمان و آنچه به دلدار مربوط می شود فقط درباره هوس نيست ، درباره دروغ هم هست . دروغ ضروری ترين و رايج ترين وسيله محافظت است . اما همين دروغ آن چيزی است كه توقع داريم هرگز به زندگی دلدار راه نيابد، چيزی كه تجسس مي كنيم ، بو می كشيم ، و همه جا مايه نفرت ماست......!

...هرگز جز برای خود و برای آنان كه دوست می داريم، نمی لرزيم . و هنگاميكه خوشبختی مان ديگر به دست آنان نيست در برابرشان چه آرام، چه آسوده و چه گستاخ می شويم...!

...زمان آدم‌ها را دگرگون می‌کند اما تصویری را که از ایشان داریم ثابت نگه می‌دارد . هیچ چیزی دردناک‌تر از این تضاد میان دگرگونی آدم‌ها و ثبات خاطره نیست...!

...از عيب هايی كه همه ناگزير در خانه ام دچارشان می شوند فهميدم خودم چه عيب های طبيعی ناگزيری دارم . خلق و خوی آن ها نوعی نگاتيف خلق و خوی خودم را نشانم داد...!

 
تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۰/۰۲/۳۰ - ۰۳:۲۷
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات