درباره من مرا در روزي باراني دفن کنيد تا آتش قلبم خاموش گردد و در
طابوتي بگذاريداز چوب تابدانند عشق من مانند چوب خاکستر شد دستهايم را بر روي سينه ام قرار بدهيد تا بدانند هميشه دوست داشتم کسي را در آغوش بگيرم چشمهايم را باز بگذاريد تا بدانند هميشه چشم انتظار بودم صورتم را رو به غروب آفتاب بگذاريد تا بدانند عشق من غروب کرده و زندگي ام تمام شد . مرا در آفتاب بگذاريد تا بدانند عشق من شعله ور شد!!! |
رضا تنهای تنها
(rezaalizadeh )
برچسب ها:
1
لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید. |
کاربران آنلاین (1)
|