فراموش کردم
اعضای انجمن(461) ارتباط با مدیریت انجمن طریقه آپلود عکس ، فیلم وموسیقی میانالی از نگاهی متفاوت طریقه قرار دادن موسیقی و کلیپ در مطلب
جستجوی انجمن
رضانجفی (rezanm )    

یه شعر از سهراب که خیلی دوستش دارم

درج شده در تاریخ ۹۲/۰۲/۲۵ ساعت 23:41 بازدید کل: 147 بازدید امروز: 72
 

روزی

خواهم آمد ، و پیامی خواهم آورد

در رگ ها ، نور خواهم ریخت

و صدا خواهم در داد : ای سبدهاتان پر خواب ! سیب آوردم ، سیب سرخ خورشید !

خواهم آمد ، گل یاسی به گدا خواهم داد 

زن زیبای جذامی را ، گوشواری دیگر خواهم بخشید

کور را خواهم گفت : چه تماشا دارد باغ !؟

دوره گردی خواهم شد ، کوچه ها را خواهم گشت ، جار خواهم زد : آی شبنم ، شبنم ، شبنم .

رهگذاری خواهد گفت : راستی را ، شب تاریکی است !

کهکشانی خواهم دادش .

روی پل دخترکی بی پاست ، دُب اکبر را بر گردن او خواهم آویخت

هر چه دشنام ، از لب ها خواهم برچید

هر چه دیوار ، از جا خواهم برکند

رهزنان را خواهم گفت : کاروانی آمد بارَش لبخند !

ابر را ، پاره خواهم کرد .

من گره خواهم زد ، چشمان را با خورشید ،

دل ها را با عشق ، سایه ها را آب ، شاخه ها را با باد ...

و بهم خواهم پیوست ، خواب کودک را با زمزمه ی زنجره ها

بادبادک ها ، به هوا خواهم برد

گلدان ها ، آب خواهم داد

خواهم آمد پیش اسبان ، گاوان ، علف سبز نوازش خواهم ریخت .

مادیانی تشنه ، سطل شبنم را خواهم آورد .

خر فرتوتی در راه ، من مگس هایش را خواهم زد .

خواهم آمد سر هر دیواری میخکی خواهم کاشت .

پای هر پنجره ای ، شعری خواهم خواند

هر کلاغی را کاجی خواهم داد .

مار را خواهم گفت : چه شکوهی دارد غوک !

  آشتی خواهم داد ...

        آشنا خواهم کرد ...

               راه خواهم رفت ...

                          نور خواهم خورد ...

                                     دوست خواهم داشت .                                  / سهراب سپهری

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۲/۰۲/۲۵ - ۲۳:۴۱
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (2)