فراموش کردم
رتبه کلی: 1624


درباره من
ریضا میللت چی (riza-millatchi )    

ایرانیترین ایرانیهای ایران!

منبع : http://mortezamajdfar.blogfa.com/post/70
درج شده در تاریخ ۹۳/۱۰/۲۸ ساعت 10:48 بازدید کل: 186 بازدید امروز: 184
 

سال تحصیلی جدید آغاز شد، ولی به رغم اعلام در مجموعه راهبردها و سیاست‌های تبلیغاتی دکتر حسن روحانی، در هنگامۀ کارزار انتخاباتی، امسال هم از اجرای اصل 15 قانون اساسی خبری نشد و کودکان مناطق دوزبانه، به‌ویژه مناطق ترک‌نشین، کردزبان، عرب‌زبان، ترکمن، بلوچ و ... صرفاً برای یادگیری زبان رسمی خود به مدرسه‌ها رفتند و آموزش زبان مادری به مثابه یکی از حقوق اساسی این کودکان بار دیگر در محاق قرار گرفت.

نگارنده این سطور خود در آموزش‌وپرورشی تربیت یافته‌ است که آموزش الفبا را به زبانی غیر از زبان مادری خود تجربه کرده است. به دیگر سخن من و همسالان ترک زبانم برای آن که خواندن و نوشتن یاد بگیریم، همزمان با یادگیری الفبا، به یادگیری زبان نیز پرداختیم. اگر یک کودک فارس زبان در سال آغازین تحصیل خود در دبستان، فقط الفبا می‌آموزد، ما کودک دوزبانه را مجبور می‌کنیم الفبا را با زبانی بیاموزد که معنی واژه‌ها و عبارت‌های آن را نمی‌داند. این نوعی ستم آموزشی و تحمیل حجم زیادتری از آموخته‌ها به یک کودک غیرفارس زبان است. حتی سیاست‌های سال‌های اخیر آموزش‌وپرورش کشورمان مبنی بر افزایش زمان سال تحصیلی برای کلاس‌اولی های مناطق غیر فارس زبان هم همان اعمال ستم آموزشی در شکلی دیگر است. چرا بچه‌های این مناطق یک ماه زیادتر از همسالان فارس زبان خود در مدارس حضور داشته باشند؟ چرا به جای توجه به حق اساسی یک کودک و حل مسئله از راه‌های طبیعی، دست به پاک کردن صورت مسئله می‌زنیم؟ مگر این مسئله در کشورهای دیگر وجود ندارد؟ مگر کشورهای توسعه یافته پس از تبدیل این  مشکل به مسئله، آن را حل کرده و کنار نگذاشته‌اند؟ اصلاً چرا راه دور برویم. در قانون اساسی جدید دو کشور افغانستان و عراق، مسئله زبان ‌های قومی به راحتی مورد توجه قرار گرفته و اصل تنوع زبانی و از این طریق پذیرش تنوع آموزش زبانی به رسمیت شناخته شده و مشکل از میان برداشته شده است. در حال حاضر در افغانستان سه زبان که ترکی ازبکی هم یکی از زبان‌هاست، در مدارس کشور تدریس می‌شود و هیچ اتفاق دور از ذهنی هم رخ نداده است.

به نظر می‌رسد عده‌ای با امنیتی و سیاسی انگاشتن مسئله تفاوت زبانی – که یکی از زمینه‌های مشاهدۀ قدرت آفریدگار توانا در تنوع قوم‌ها و زبان‌هاست – و الحاق این موضوع به وحدت ملی و یکپارچگی ارضی، و حتی ارائه تفاسیری از این اصل‌، درصددند به هر نحو ممکن از اجرای اصل ۱۵ قانون اساسی جلوگیری کنند. حتی بعد از اعلام راهبردها و برنامه‌های اجرایی رئیس‌جمهور و انتخاب مشاور ویژۀ اقوام و زبان‌ها از سوی ایشان(آقای یونسی)، و اعلام برنامه‌های آموزش‌وپرورش مبنی بر اجرایی کردن اصل یادشده، باز شاهد بودیم که با هجمۀ این گروه – که سرپرست و سردمدارشان نیز شناخته شده‌ است - دولت و آموزش‌وپرورش به یک‌باره تغییر موضع داده و اجرای این اصل را منوط به شرطها و شروطها کرده‌اند و برای خالی نبودن عریضه، ستادی را در وزارتخانه تشکیل داده‌اند که از قرار در حال پژوهش برای اجرایی کردن اصل ۱۵ است . گویی ۳۵ سال زمان کمی است برای اجرا نشدن یک اصل از قانون اساسی، که این گروه می‌خواهند چند سالی دیگر را هم به تأخیر بیندازند. به طوری که روشنفکران اقوام که در آغاز به کار دولت جدید، با خوش‌بینی منتظر آموزش زبان مادری در مدارس بودند، عملاً  قطع امید کرده و دوباره در پیگیری خواسته‌ها و نظرات خود تا تحقق کامل این مقوله  کوشا شده‌اند. شاید هم منتظرند مدافعان قلع‌و قمع زبان مادری که حتی اهانت به زبان‌های غیرفارس زبان را هم جائز می‌شمارند، پا پس کشند که ظاهراً حالا- حالاها منتفی است.

به نظر می‌رسد اجرای اصل ۱۵ قانون اساسی نیاز به پیش‌نیازهایی دارد . این پیش‌نیازها موانعی است که به دلیل وجود همین گروه‌فشارهایی که از آن‌ها نام بردیم، ایجاد شده است.  به اعتقاد من تا زمانی که این موانع از بین برده نشود، اجرای اصل ۱۵ با مشکل مواجه خواهد بود. بد نیست به نمونه‌هایی از این موانع اشاره شود. بدیهی است به دلیل ترک بودن اینجانب، مثال‌هایم بیشتر ناظر بر این سپهر زبانی خواهد بود:

* تابو بودن زبان ترکی در برنامه‌های سیما

 ترکی رایج در صداوسیمای ۴استان ترک‌نشین شمال‌غرب کشور، به غیر از چند برنامۀ معدود، زبانی من‌درآوردی و مشحون از کلمات فارسی است که در جملات اداشده، فقط افعالش ترکی است. این زبان را افرادی که فارسی نمی‌دانند، نمی‌فهمند. این زبان، تحقیر زبان اصیل پدران و مادران ماست. از این‌که بگذریم، تلقین غیرعلمی بودن زبان ترکی در بخش‌هایی از کار تولیدات این رسانه است. مثلاً تیتراژ هیچ برنامه‌ای، حتی اگر تمام برنامه ترکی پخش شود، ترکی نوشته نمی‌شود. اسامی برنامه‌ها به عمد غلط نوشته می‌شود (قیش گجه‌لری، آی ایشیقی، اوشاخلار و... که نگارش هر ۳ از لحاظ رسم‌الخط ترکی غلط است)، برنامه‌های علمی، سیاسی و تحلیلی اصلا و ابدا به این زبان پخش نمی‌شود و...

از شاهکارترین مواردی که اخیراً دیدم، برنامۀ کودکی بود که در روز شهادت امام‌رضا(ع) از سیمای آذربایجان‌غربی پخش می‌شد. دخترخانمی مؤقر، با ترکی نسبتاً قابل قبولی از امام‌رضا(ع) و فضایل ایشان سخن می‌گفت. اگر برنامه به خوبی پیش می‌رفت، می‌توانستیم تأثیر تربیتی آن را شاهد باشیم. این مجری نوجوان، در بخش‌هایی از پلاتویی که می‌خواند، به بیان احادیثی از امام‌رضا(ع) می‌پرداخت و آن‌ها را از روی متنی که در دست داشت، می‌خواند و جالب این‌جا بود که هر جا می‌خواست احادیث را بخواند، از ترکی به فارسی تغییر زبان می‌داد و دوباره ادامۀ صحبتش را ترکی بیان می‌کرد. این یعنی القای این‌که زبان تو، حتی قابلیت این را ندارد که روی کاغذ نوشته شود و حدیث را فقط می‌توان فارسی خواند.

از این‌ها که بگذریم، اصرار عجیب صداوسیمایی‌ها در «آذری» خواندن ما «ترک»‌هاست، به نظر می‌رسد نوعی عمد و عناد در این ارتباط وجود دارد. حتی دیده شده است که مجری برنامه‌ای، بلافاصله بعد از ترک نامیدن میهمانی در یک برنامه، عذرخواهی کرده و او را آذری خطاب کرده است. این کار، استمرار سیاست رژیم ستم‌شاهی است. البته از حق نگذریم که در ادبیات دولتمردان فعلی، کمتر شاهد بروز این اشتباه رایج بوده‌ایم و حتی آقای یونسی، به صراحت ما را ترک می‌نامد که فعلاً از ایشان سپاسگزاریم.

* بی‌سیاستی آموزش‌وپرورش دربارۀ کتاب‌های ترکی

سال گذشته آموزش‌وپرورش، برای تجهیز کتابخانه‌های مدارس کشور رقمی معادل ۱۶ میلیارد تومان کتاب توزیع کرد. این کار و نیز فعالیت‌های برخی شهرداری‌ها و استانداری‌ها و نیز رقم ۱۶ میلیارد تومان، هرچند بسیار کم و در مقابل حیف‌ومیل‌ها و اختلاس‌هایی که در ۸سال دولت قبلی در برخی سازمان‌ها و ارگان‌های دولتی صورت پذیرفته، ناچیز است، ولی برای سازمانی مانند آموزش‌وپرورش، بسیار قابل توجه است. پرسش ما دست‌اندرکاران زبان و ادبیات ترکی از مسئولان آموزش‌وپرورش در مورد این‌که از این رقم، چه سهمی به استان‌های شمال‌غرب کشور رسیده و از این سهم چه میزان کتاب ترکی بین مدارس توزیع شده است، هنوز پاسخی دریافت نکرده است. اگر کتاب‌های  ترکی که به طور رسمی منتشر شده‌اند، نتوانند در مدارس دیده شوند، چگونه می‌توان از اجرای اصل ۱۵ قانون اساسی سخن گفت؟

در این ارتباط، اشاره به یک مورد خاص که برای خودم رخ داده است، خالی از لطف نیست. سال گذشته توسط یک ناشر، دو کتاب از اشعار کودکانۀ من و استاد حبیب فرشباف در تهران منتشر شد. در برنامۀ درسی دورۀ پیش از دبستان که توسط شورای عالی آموزش‌وپرورش (بالاترین نهاد قانون‌گذاری در نظام آموزشی کشور) تصویب شده، از استان‌ها و مدیران و مربیان پیش‌دبستانی خواسته شده است، در کنار سرودها و اشعار فارسی، شرایطی فراهم شود که کودکان هر منطقه حتماً (این تأکید در برنامه وجود دارد) سرودها و اشعاری به زبان مادری خود را هم در مرکز پیش‌دبستانی فرا بگیرند.این بسیار عالی و دقیقاً بر اساس خواسته‌های فعالان قومی است. بر اساس مفاد همین برنامه، شرحی برای هر دو کتاب آماده کردیم و چون رسمی بودن زبان فارسی در کشورمان را قبول داریم، در هر دو کتاب فقط اشعار را که بر اساس واحدکارهای مصوب آموزش‌وپرورش سروده شده بودند، به ترکی نوشتیم و همۀ توضیحات و راهنمایی‌های مربیان را به فارسی درج کردیم. هر دو کتاب، به تأیید طرح سامان‌بخشی کتاب‌های آموزشی وزارتخانه هم رسید و ما امیدوار از این‌که کتاب‌ها به راحتی به مدارس راه خواهند یافت با هر ۴ استان شمال‌ غرب کشور مکاتبه و با همین توضیحاتی که ذکر شد، نسخه‌ای از کتاب‌ها را برای مسئولان استان‌ها ارسال کردیم.

خبری نشد. من به دلیل آشنایی با مسئولان آموزش‌وپرورش استان‌ها و ارتباطاتی که از طریق کارهای آموزشی و البته کتاب‌های فارسی‌امبا آن‌ها دارم، شخصاً به مذاکرۀ و در دو مورد، ارتباط حضوری با مسئولان ارشد استان‌ها روی آوردم. هر چند برخی از این افراد در دولت جدید نیستند، ولی به دلیل ملاحظات شخصی و شغلی، اسامی آن‌ها را ذکر نمی‌کنم.‌ ولی مسئول ارشد هر ۴ استان به من گفتند درست است که کتاب‌ها بر اساس برنامۀ درسی مصوب آموزش‌وپرورش نوشته شده و از هر لحاظ مورد تأیید است، ولی ما نمی‌توانیم آن‌ها را به مدارس معرفی کنیم. در این میان، یکی از آن‌ها از قوانین نانوشته حرف زد، دیگری پای مسئولان امنیتی استانش را پیش کشید و آن یکی گفت نمی‌خواهد سری را که درد نمی‌کند، دستمال ببندد و کتاب‌های ما تنها به لطف برخی از مدیران و مربیان پیش‌دبستان‌ها که واهمۀ سیاسی- امنیتی نداشتند، در برخی مراکز توزیع شد.

* تابو بودن صحبت کردن دربارۀ حقایق زبانی

 اکنون آن‌چنان شرایطی پدید آمده است که صحبت کردن دربارۀ حقوق زبانی، به یک تابو تبدیل شده و دم‌دست‌ترین برچسب هم، انگ «تجزیه‌طلبی» و «پان‌گرایی» است. من هر گاه خودم را معرفی می‌کنم، می‌گویم: «ایرانی ترک‌زبان، که رسمی بودن زبان فارسی در چارچوب قوانین موجود را می‌پذیرم و بر اساس همین قوانین موجود، دوست دارم به زبان مادری خودم بنویسم، سخن بگویم و آثارم را منتشر کنم.»

بد نیست به موردی در این ارتباط اشاره کنم. در پاییز سال ۱۳۹۱مقاله‌ای از من در مطبوعات، برخی سایت‌ها و وبلاگ‌ها منتشر شد. در این نوشته به درج شعری از آقای حدادعادل در کتاب درسی سال ششم ابتدایی که در مورد فارس کردن جعلی مردم تبریزبود، متعرض شده بودم. ۳ ماه بعد از انتشار نوشتۀ من، با صدور بخشنامه‌ای از سوی سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی، این شعر از برنامۀ درسی دانش‌آموزان ۴ استان شمال‌غرب کشور حذف و در مهرماه ۹۲ کلاً از کتاب درسی فارسی ششم کنار گذاشته شد؛ ولی باعث برکناری ناگهانی من از کلیۀ سمت‌های اداری- آموزشی‌ام در معاونت پژوهشی وزارت آموزش‌وپرورش نیز شد. پیام غیرمستقیم این اقدام، آن است که صرفاً رسمی بودن زبان رسمی را بپذیریم و کاری به کار توهین به زبان مادری‌خودمان و از همه مهم‌تر  اجرای اصل ۱۵ و آموزش زبان مادری‌مان نداشته نباشیم. آین همان چیزی است که می‌گوییم سال‌هاست عده‌ای یک‌تنه در نهادهای تصمیم‌گیرنده، در مقابل خواست قومیت‌های گوناگون کشور دربارۀ حقوق زبانی ایستاده‌اند و هر طرح و مصوبه و اقدامی را که درصدد است حق را به شهروندان ایرانی غیرفارس‌زبان اعطا کند، وتو می‌کنند.

من ایرانی ترک‌زبانم که می‌خواهم وقتی ترکی می‌نویسم، ترکی می‌خوانم، برنامه و فیلم ترکی می‌شنوم و می‌بینم، به آموزش زبانی فرزندانم می‌اندیشم، تاریخ، فولکلور، ادبیات و گذشتۀ هم‌زبانانم را مرور می‌کنم، احساسی همانند همۀ شهروندان این کشور داشته باشم و به هیچ روی، به گفتۀ دکتر روحانی، ریاست محترم جمهوری، به دنبال کشاندن این حس به زیرزمین و فعالیت‌های دور از چشم نباشم. اجرای اصل ۱۵ قانون اساسی و اعطای حق آموزش دیدن به زبان مادری- لااقل در سال‌های آغازین تحصیل و تا گذر از آموزش‌های اولیه که چگونگی آن را در مقاله‌ای مفصل و با بهره‌گیری از سیاستهای آموزش جهانی، به‌ویژه یونسکو توضیح داده‌ام- اقوام و گویشوران زبان‌های ایرانی غیر فارس زبان را ایرانی‌تر از هر زمان دیگری خواهد کرد؛ اقوامی که تاریخ، ایرانی بودن واقعی آن‌ها را در روزها و سال‌های سخت دفاع از میهن اثبات کرده است.

 

"مرتضی مجدفر"

این مطلب توسط ائلی میانالی بررسی شده است.
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
2
1 2


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)