مدتیست فکرم مشغول است، عجیب هم مشغول است!! با خود میگویم جریان هویت طلبی آزربایجان ادیب و شاعر زیاد دارد، فعال مدنی و سیاسی هم کم نداریم، فرهنگمان هم غنیست و شناخته شده، فوتبال تراختور هم که محبوبیت جریان را بازگو میکند، پس چرا به جایی نمیرسد؟
شعر و موسیقی و ادبیات جزئی از فرهنگ ما آزربایجانیهاست، درست! اما تا کی تمام فعالیتمان برای ملتمان همین قدر ناچیز قرار است باشد، تا کی مثل یک سرگرمی به این موضوع خواهیم نگریست؟! گهگداری جریانی به راه میافتد، مثلا همین اواخر کمپین درخواست مجوز، ما هم همراه آن میشویم. البته قصد جسارت به عزیزانی که در این جریان از خودگذشتگیهای غیر قابل وصفی داشته اند ندارم، روی صحبتم با امثال خودم است، آیا ما هم همراه واقعی و فعال این جریان ها هستیم، یا همیشه قرار است منفعلانه و واکنشی عمل کنیم. من فکر میکنم آزربایجانمان با داشتن فرزندانی چون من به جایی که باید نمیرسد و همیشه یک سری افراد خاص و شناخته شده فعالیتهای جسته گریخته ای خواهند داشت و متاسفانه در این نبرد نا برابر صدایشان به جایی نخواهد رسید.
و اما حرف من این است، ما نیاز به تفکر داریم، ما به انسان های با سواد و عالم نیاز داریم. جناب آقای اصغر زارع کهنمویی در گفتگوی اخیر خود با آنا دیلی به نکته ی بسیار جالب و ظریفی اشاره کرده اند. اشان میگویند: "چرا آزربایجان رسانه جریان ساز ندارد؟ "توسعه ی آزربایجان" بدون احیای ژورنالیسم آزربایجانی امکان پذیر نیست." به راستی چرا دوستان؟؟
خداوند میفرماید:" ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما به انفسهم"، پس سرنوشت ملت آزربایجان هم تنها زمانی تغییر خواهد کرد که روح جمعی ملتمان خواهان این تغییر و رسیدن به سعادت باشد.
برای رسیدن به سعادت باید سطح سوادمان را ارتقاء بخشیم، باید مطالعه کنیم، باید تفکر و تحلیل را بیاموزیم! باید خودمان و شرایطمان را بررسی کنیم. باید حرکتمان را تحلیل کنیم، نقاط قوت و ضعفش را بشناسیم و از داشته هایمان خوب استفاده کنیم.
من به نوبه خودم قصد دارم کتابهای مفیدی که در راه شناختنمان میتوانند موثر باشند بخوانم و خلاصه آنها را اینجا در اختیار دوستانی که شاید تمایلی داشته باشند قرار دهم.
اولین کتابی که شروع به خواندن آن کرده ام، کتاب "جنبش دانشجویی آذربایجان" یا "آذربایجانین اؤیرنجی حرکاتی" است.
اکثر دوستان دانشجویند و در بستر دانشگاه فعالیت میکنند، به همین خاطر فکر میکنم باید تاریخچه ی جنبش دانشجویی جهان، ایران و آزربایجان را بدانیم. همیشه و همه جا دانشجویان تاثیرگذاری خود را در جریان های مختلف ثابت کرده اند.
امیدوارم بتوانم در راه توسعه و سعادت آزربایجان عزیزمان گام مثبت و هرچند کوچک بردارم.