لطفا تهرونی ها نخوانند . اگه تهرانی هستی و خوندی ناراحت نشی
الا ای داور دانا تو میدانی که ایرانی ****** چه محنتها کشید از دست این تهران و تهرانی
چه طرفی بست از این جمعیت ایران جز پریشانی ****** چه داند رهبری سرگشته صحرای نادانی
چرا مردی کند دعوا کسی کو کمتر است از زن الا تهرانیا انصاف می کن خر توئی یا من ؟
***
تو ای بیمار نادانی چه هذیان و هدر گفتی به رشتی کله ماهی خور به طوسی کله خر گفتی
قمی را بد شمردی اصفهانی را بتر گفتی****** جوانمردان آذربایجان را ترک خر گفتی !
تو را آتش زدند و خود بر آن آتش زدی دامن ****** الا تهرانیا انصاف میکن خر توئی یا من ؟
***
تو اهل پایتختی باید اهل معرفت باشی ****** به فکر آبرو و افتخار مملکت باشی
چرا بیچاری مشدی , وحشی و بی تربیت باشی ******* به نقص من چه خندی خود سراپا منقصت باشی
مرا این بس که میدانم تمیز دوست از دشمن ****** الا تهرانیا انصاف می کن خر توئی یا من ؟
***
تو از این کنج شیرک خانه و دکان سیرابی ****** بجز بد مستی و لاتی و الواطی چه دریابی ؟
در این کولژ که ندهندت بجز لیسانس تون تابی****** نخواهی بو علی سینا شد و بونصر فارابی
به گاه ادعا گویی که دیپلم داری از لندن ****** الا تهرانیا انصاف میکن خر توئی یا من ؟
***
تو عقل و هوش خود دیدی که در غوغای شهریور ****** کشیدند از دو سو همسایگان در خاک مالشگر
به نق و ناله هم هر روز حال بد کنی بد تر****** کنون ترکیه بین و ناز شست ترکها را بنگر
که چون ماندند با آن موقعیت از بلا ایمن ****** الا تهرانیا انصاف می کن خر توئی یا من ؟
***
گمان کردم که با من همدل و همدین و همدردی ****** به مردی با تو پیوستم ندانستم که نامردی
چه گویم بر سرم با ناجوانمردی چه آوردی ****** اگر میخواستی عیب زبان هم رفع میکردی
ولی ما را ندانستی به خود هم کیش و هم میهن ****** الا تهرانیا انصاف می کن خر توئی یا من ؟
***
به شهریور مه پارین که طیارات با تعجیل ****** فرو میریخت چون طیر ابابیلم به سر سجیل
چه گویم این همه ساز تو بی قانون و هر دمبیل ****** تو را یکشب نشد ساز و نوا در رادیو تعطیل
تو را تنبور و تنبک بر فلک میشد مرا شیون****** الا تهرانیا انصاف می کن خر توئی یا من ؟
***
به قفقازم برادر خواند با خود مردم قفقاز ****** چو در ترکیه رفتم وه چه حرمت دیدم از اعزاز
به تهران آمدم نشناختی از دشمنانم باز****** من آخر سرباز ایران بودم و جانباز
چرا پس روز را شب خوانی و افرشته را اهریمن ****** الا تهرانیا انصاف می کن خر توئی یا من ؟
***
به دستم تا سلاحی بود راه دشمنان بستم ****** عدو را تا که ننشاندم به جای از پای ننشستم
به کام دشمنان آخر گرفتی تیغ از دستم****** چنان پیوند بگسستی که پیوستن نیارستم
کنون تنها علی مانده است و حوضش چشم ما روشن ****** الا تهرانیا انصاف می کن خر توئی یا من ؟
***
چرا استاد دغل سنگ محک بر سکه ی ما زد ****** تو را تنها پذیرفت و مرا از امتحان وا زد
سپس در چشم تو تهران به جای مملکت جا زد ****** چو تهران نیز تنها دید با جمعی به تنها زد
تو این درس خیانت را روان بودی و من کودن ****** الا تهرانیا انصاف می کن خر توئی یا من ؟
***
چو خواهد دشمنی بنیاد قومی را بر اندازد ****** نخست آن جمع را از هم پریشان و جدا سازد
چو تنها کرد هر یک را به تنهایی بدو تازد ****** چنان اندازدش از پا که دیگر سر نیفرازد
تو بودی آنکه دشمن را ندانستی فریب و فن ****** الا تهرانیا انصاف می کن خر توئی یا من ؟
***
چرا با دوستدارانت عناد و کین و لج باشد ****** چرا بیچاره آذربایجان عضو فلج باشد
مگر پنداشتی ایران ز تهران تا کرج باشد ****** هنوز از ماست ایران را اگر روزی فرج باشد
تو گل را خار میبینی و گلشن را همه گلخن ****** الا تهرانیا انصاف می کن خر توئی یا من ؟
***
تو را تا ترک آذربایجان بود خراسان بود****** کجا بارت بدین سنگینی و کارت بدین سان بود
چه شد کرد و لر یاغی کزو هر مشکل آسان بود ****** کجا شد ایل قشقائی کزو دشمن هراسان بود
کنون ای پهلوان چونی نه تیری ماند و نی جوشن ******* الا تهرانیا انصاف می کن خر توئی یا من ؟
***
کنون گندم نه از سمنان فراز آید نه از زنجان****** نه ماهی و برنج از رشت و نه چائی ز لاهیجان
از این قحط و غلا مشکل توانی وارهاندن جان****** مگر در قصه خوانی حدیث زیره و کرمان
دگر انبانه از گندم تهی شد دیزی از بنشن****** الا تهرانیا انصاف می کن خر توئی یا من ؟