با سلام خدمت دوستای گلم
امروز یه داستان جالب شنیدم دیدم که بد نیست بگم که همه حواسشونو خوب جمع کنن
قضیه برمیگرده به دوروز پیش تو قطار تهران به مراغه، گویا یه مسافر نما که اسم خودشو عبادی معرفی کرده با یه کیسه پرتقال وارد یکی از کوپه های این قطار میشه و بعد از چند دقیقه گپ و گفتگو به بقیه مسافرا پرتقال تعارف میکنه؛ بعد مسافرای بیخت برگشته و بی خبر از همه جا ازش تشکرمیکنن و میخورن و بعداز چند دیقه میخوابن و آقای مسافرنما جیب همشونو میزنه و تو ایستگاه زنجان پیاده میشه.
قضیه اینجا لو میره که مهماندار قطار برای بیدارکردن مسافرای این کوپه که عازم میانه بودن میره سراغشون و هرچی صداشون میزنه میبینه بیدار نمیشن ، بعد به رئیس قطار اطلاع میدن و اونم به ایستگاه میانه اطلاع میده که آمبولانس خبر کنن و هر 5 مسافرو مستقیم به بیمارستان خاتم الانبیا میبرن. تو بیمارستان معلوم میشه که آقای عبادی مسافر نما دزد بوده و پرتقالهاشو مسموم کرده بوده که همه مسافرای کوپه رو بیهوش کنه بعد پولها و موبایل و وسایلاشونو بدزده.
پلیس در این مورد داره تحقیق میکنه
تومسافرت به کسی که نمیشناسین اعتماد نکنین.