بوی عیدی، بوی توپ / بوی کاغذ رنگی / بوی تند ماهی دودی / وسط سفره نو / بوی یاس جانماز ترمه مادربزرگ / با اینا زمستونو سر می کنم / با اینا خستگیمو در می کنم / شادی شکستن قلک پول / وحشت کم شدن سکه عیدی از شمردن زیاد / بوی اسکناس تا نخورده لای کتاب / با اینا زمستونو سر می کنم...

بنام خدا زمستان رفتنیست حتی اگر تمام شب هایش یلدا باشند چهارشنبه سوری تونم مبارکــــــ♥ــــــ بیا در غروب آخرین سه شنبه سال برای گردگیری افکارمان آتشی بیافروزیم کینه ها را بسوزانیم زردی خاطرات بد را ...

سلام ب همگــــــــــــی از وقتی ک دیگه نمیشه اهنگ بذاریم اصلا دوس ندارم مطلب بذارم ولی نمیدونم چرا یهو حسش اومد خب چ خبرا چی کارا میکنین ...

جیب هایم خالی ست کفش هایم کهنه ، چشمم کور من عجب دنده نرمی دارم من پول هایم را وقتی می گیرم که فاتحه اش را خوانده باشد زن من سر گلدسته برج جیب من جای گره خوردن هیچ است و شپش هر کجا هستم باشم ، خانه ای می خواهم اجاره، رهن ، کرایه همه اش مال من است ...

بی تو هر شب غمتو به خلوت خودم می بردمخبری از تو نبود و لحظه ها رو می شمردموقتی شب سحر میشد به بیقراری خودمو به دست گریه می سپردمگله و شکایتی از تو به لب نمی آوردمتو به یاد من نبودی اما من واسه ات می مردماما من واسه ات می مردم واس...