روی دنیا زیاد حساب باز نکن، دنیا به اندازه گیلاس های همیشه کال حیاط جلوی خانه مان هم نمی ارزد.
نازنینم بزرگتر که شدی باید خودت را برای کارهای بی موقع دنیا بیشتر آماده کنی، دنیا وقت سرش نمی شود.
نازنین، اینها را نمی نویسم که یک گوشه بنشینی و دست دنیا را باز بگذاری تا هر غلطی خواست بکند. نه جان دلم، اینها را میگویم که قدر خودت، عشقت و آدم هایی که دوستت دارند و آدم هایی که دوستشان داری را بیشتر بدانی. اینها را می نویسم که خودت را زمینگیر این بی وفای رفیق نما نکنی که اگر بیشتر از آن چیزی که هست برایش تره خرد کنی، یک روز بدجور دستت را در حنا خواهد گذاشت و شاید آن روز دیگر، مهربانی نباشد که برای بار هزارم، غم نازنینش را به دوش بکشد.
اگر روزی، دلی را آزردی، اگر شبی را با فکر رنجاندن کسی،حتی اگر صد پشت غریبه هم بود، به صبح رساندی، بدان ای نازنینم، گاف داده ای دنیا منتظر خطای دل تو و امثال توست.
به لحظه های زیبای دنیا که رسیدی آنها را بقاپ، نکند نازنینم سرت مثل من کلاه برود.
اگر روزی برای پرنده ای دانه ریختی، اگر از اسب افتاده ای را به اصلش شناختی و...... آن وقت بدان خدا دارد آن بالا حظ می برد.فرشته هایش را یک جا جمع کرده میگوید: نازنین را ببینید، این یکی از آنهایی است که شما بخاطرش به سجده افتاده اید.
خدا مراقب همه چیز هست.خودش گفته هیچ چیز نزد او گم نمی شود. فقط کافی است به همین فکر کنی آنوقت همه چیز برایت مثل آب خوردن می شود، نه از درد روزگار به ستوه می آیی و نه از زیبایی به تبی بندش، دلخوش.
نازنینم، از آنهایی باش که خدا از آن بالا نگاهت میکند و حظ می برد. همین.