فراموش کردم
رتبه کلی: 1404


درباره من
یکـــــــم عصبـــــــــ ــــــــی!!!

آروم وباادبـــــــــــــ!!!

مغـــــــــــرور!!!

احساساتــــــــ ــــــــی!!!

مهربــــــــ ـــــــون!!!


========

سه تا اصل که به نظرم تو زندگی خیلی مهمن!!!

livelaughlove

========

عاشق chagatay

========

gf زیاد دارم و همشونو یـ ــــــــه دنیــــــــــ ــا میخوام!!!


========

علایق دیگه:

تفریــــــ ــــــــح وگردش!!!

زیر بارون با عشقت قـــدم بـ ـزن!!!

آهنگ
.
========

تنفرات :

خیانت!!!

عشق و نفــ ـرت قاطی هم شه!!!(ایــــــــــــــــــــ ـــــــــ ـــش)

پیـــــــتزا(اصلا اسمشم میاد حالم بهم میخـــ ـوره)

زر زدن اضــ ــــافی!!!(مثله بعضیا)

========
========
========



ıllıllıl...sadena...ıllıllıl (s-a-d-e-n-a )    

سر انجــــ ــام قصـــ ـــــــه چــت!!!

درج شده در تاریخ ۹۱/۰۴/۲۳ ساعت 11:42 بازدید کل: 1414 بازدید امروز: 140
 

 

 

 

شدم با چت اسیر و مبتلایش / شبا پیغام می دادم از برایش

به من می گفت هیجده ساله هستم / تو اسمت را بگو، من هاله هستم

بگفتم اسم من هم هست فرهاد / ز دست عاشقی صد داد و بیداد

بگفت هاله ز موهای کمندش / کمان ابرو و آن قد بلندش

بگفت چشمان من خیلی فریباست / ز صورت هم نگو البته زیباست

ندیده عاشق زارش شدم من / اسیرش گشته بیمارش شدم من

ز بس هرشب به او چت می نمودم / به او من کم کم عادت می نمودم

در او دیدم تمام آرزوهام / که باشد همسر و امید فردام

برای دیدنش بی تاب بودم / زفکرش بی خور و بی خواب بودم

به خود گفتم که وقت آن رسیده / که بینم چهره ی آن نور دیده

به او گفتم که قصدم دیدن توست / زمان دیدن و بوییدن توست

ز رویارویی ام او طفره می رفت / هراسان بود او از دیدنم سخت

خلاصه راضی اش کردم به اجبار / گرفتم روز بعدش وقت دیدار

رسید از راه ، وقت و روز موعود / زدم از خانه بیرون اندکی زود

چو دیدم چهره اش قلبم فرو ریخت / توگویی اژدهایی بر من آویخت

به جای هاله ی ناز و فریبا / بدیدم زشت رویی بود آنجا

ندیدم من اثر از قد رعنا / کمان ِابرو و چشم فریبا

مسن تر بود او از مادر من / بشد صد خاک عالم بر سر من

ز ترس و وحشتم از هوش رفتم / از آن ماتم کده مدهوش رفتم

به خود چون آمدم، دیدم که او نیست / دگر آن هاله ی بی چشم و رو نیست

به خود لعنت فرستادم که دیگر / نیابم با چت از بهر خود همسر

بگفتم سرگذشتم را به «جاوید» / به شعر آورد او هم آنچه بشنید

که تا گیرند از آن درس عبرت / سرانجامی ندارد قصّه ی چت

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۱/۰۴/۲۳ - ۱۱:۴۴
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
2
3
1 2 3


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)