کی از تقسیمات اولیه وجود، تقسیم آن به مجرد و مادی است. مراد از مجرد، موجودی است که دارای ویژگیهای امور مادی نباشد. به نظر بیشتر فلاسفه، یکی از ویژگیهای امور مادی و جسمانی، حرکت است؛ از این رو عالم ماده آمیختهای از قوه و فعل است و این قوا و استعدادها به تدریج به فعلیت در می آیند و شیء مادی تغییر میکند. بنابراین، چون موجود مجرد در مقابل موجود مادی است، باور رایج در فلسفه این است که در مجردات هیچگونه حرکتی راه ندارد؛ از این رو در تقسیمی دیگر، موجود به ثابت و متغیر تقسیم میشود؛ مجرد از ثبات برخوردار است، برخلاف مادی که متغیر است.
از سوی دیگر یکی از مهمترین مباحث فلسفی که از دیرباز مورد توجه بوده، نفس است که در ادیان، ازجمله دین اسلام نیز به معرفت آن تأکید بسیاری شده است. از منظر دین، نفس انسان هم در دنیا و هم در برزخ و پس از آن در آخرت، حرکت و تکامل دارد. اصل حرکت و تکامل نفس هرچند مسلم و مفروض است، چگونگی این حرکت از منظر فلسفی نیازمند بحث و بررسی است. همچنین پرس مهم در مباحث نفسشناسی این است که اگر به باور فیلسوفان، نفس انسانی مجرد است، با توجه به آنکه مجرد از ثبات و فعلیت برخوردار است، چگونه حرکت و تغیر نفس قابل تبیین است؟ اگر در این دنیا نفس مجرد انسان همراه با بدن مادی است و بدن به نوعی برای تکامل آن نقش اعدادی دارد، در برزخ و آخرت، دیگر سخن از بدن مادی درکار نیست. از این رو، پرسش از چگونگی تبیین حرکت نفس انسانی با قوت بیشتری در مورد تکامل، تغیر و حرکت در برزخ و آخرت مطرح میشود.