اصرار امریکاییها برای آتشبس به موازات مذاکرات ژنو 3، همانگونه که پیش بینی میشد، برای تقویت فوری و اضطراری تروریستها در حلب و ادلب و آمادهسازی آنها در جهت تغییر وضعیت میدانی بود. هزاران تروریست جدید از مرز باب الهوی و مرزهای استان ادلب همراه با دهها کانتینر سلاح و از جمله موشکهای ضدتانک و ضدهوایی وارد سوریه شدند. مذاکرات ژنو3 و دور دوم آن با دستور جنگ از سوی محمد علوش، یکی از اعضای تروریستهای مورد حمایت ریاض در ژنو، شکست خورد.
برنامه جنگی امریکا به دلیل درگیری غوطه شرقی در بین تروریستها، غیرممکن شد ولی در استان ادلب و جنوب غربی حلب به دلیل آماده شدن ارتش سوریه برای آزادی حلب، در اولویت قرار گرفت. اصرار مجدد امریکاییها در هفته گذشته که با مشارکت دیمیستورا در رایزنی با لاوروف دنبال شد، نشان داد که امریکا ضمن تمایل برای حفظ حلب در درست تروریستها، برنامه عملیاتی جنوب غربی حلب را در اولویت دارد.
نکته جالب این است که آلسعود و امریکا نه تنها حاضر نیستند احرارالشام و جیشالاسلام را تروریست بدانند بلکه جبهه النصره را هم که قطعنامه شورای امنیت آن را در لیست تروریستها قرار داده تروریست نمیدانند و ریاض حجاب به عنوان مسئول تیم مذاکراتی ریاض بر آن تصریح کرد. منطق آتشبس برخلاف پیام ظاهری برای توقف درگیری، در دیدگاه و سیاستهای امریکا و حامیان تروریستها معنای متفاوتی دارد.
آتشبس امریکایی به دنبال تغییر در برنامه نظامی سوریه در سرکوب تروریستها و ایجاد چتر حمایتی برای آنان به نام «میانهرو» و حفظ مناطق جغرافیایی آنان و تثبیت این مناطق و ایجاد ظرفیت برای پیشرویهای جدید است تا امکان تأمین کارت مذاکراتی در ژنو را مهیا کند. آتشبس 48 ساعته در شهر حلب و شمال لاذقیه و ریف دمشق، اگرچه از همان دقایق اولیه با اقدامات النصره و بقیه تروریستهای همپیمان القاعده رعایت نشد و نیروهای نظامی ارتش سوریه را درگیر کرد ولی در واقع و به طور همزمان شاهد درگیریهای خان طومان در جنوب غربی حلب و پیشروی داعش در شرق و شمال شرقی تدمر هستیم.
النصره و بیش از 10گروه از تروریستهای همپیمان القاعده با هزاران نیرو از چند محور به دنبال اشغال خان طومان هستند تا از مزیتهای جغرافیایی و بلندیهای آن برای یک طرح عملیاتی در جنوب حلب استفاده کنند و داعش نیز با اشغال چاههای نفتی و گازی شاعر و جزل در حومه حمص و تدمر نشان داد که آتشبس بخشی از پازل برنامه نظامی امریکاست و حمایت از تروریستها و حمایت مستقیم و غیرمستقیم از آنان تا زمانی که کارویژههای سیاسی و کارکرد مذاکراتی خود را در صحنه سیاسی ایجاد نکند، در دستور کار اصلی امریکا و حامیان منطقهای آنان قرار دارد.
اعتماد به امریکا و توافق با آنها هیچ گاه خالی از آسیب و تهدید نیست و اصرار آنها برای آتشبس در حلب یا آتشافروزی در خان طومان که با سلاحهای امریکایی ویران میشود، نمونههای فریبکاری است که تهران و مسکو و دمشق باید در برخی از رویکردهای خود در قبال امریکا تجدیدنظر کنند.