سعید جلیلی نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی که سهشنبه هفته گذشته در جمع دانشجویان دانشگاه زنجان حاضر شده بود، طی سخنانی به موضوع «سلاح تحریم» و لزوم از کار انداختن این اهرم فشار توسط مردم سخن گفته بود.
دفتر این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام متن کامل سخنان وی را در اختیار رسانهها قرار داد که در ادامه میآید:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین. و صلی الله علی سیدنا محمد(ع) [صلوات حضار] و آله الطاهرین.
به تکتک عزیزان حاضر در این جمع سلام عرض و خدا را شکر میکنم که توفیق پیدا کردهام امروز در این شهر عزیز و دوستداشتنی در جمع صمیمی شما دانشجویان گرامی و محترم حضور یابم. شهادت امام موسی کاظم(ع) را تسلیت میگویم و بحثام را با حدیثی از این امام بزرگوار شروع میکنم و امیدوارم اینگونه مباحث در یک محفل دانشجویی بتواند کمک کند به درک صحیحتری از حقیقت برسیم.
نشانه شیعه واقعی، فهم صحیح از داشته های خود است برخلاف همه تبلیغات
یکی از تعابیر امام موسی کاظم(ع) در بحث مفصلشان راجع به حدود عقل خطاب به یکی از شاگردانشان، هشام چنین است: «یَا هِشَامُ لَو کَانَ فِی یَدِکَ جَوزَةٌ وَ قَالَ النَّاسُ فِی یَدِکَ لُؤلُؤَةٌ مَا کَانَ یَنفَعُکَ وَ أَنتَ تَعلَمُ أَنَّهَا جَوزَةٌ وَ لَو کَانَ فِی یَدِکَ لُؤلُؤَةٌ وَ قَالَ النَّاسُ إِنَّهَا جَوزَةٌ مَا ضَرَّکَ وَ أَنتَ تَعلَمُ أَنَّهَا لُؤلُؤَةٌ.»
به صراحت بیان میکنند اگر در دستات گردویی باشد، چنانچه همه مردم، رسانهها و وسایل تبلیغاتی بگویند این یک جواهر ارزشمند است و اینگونه نشان بدهند ماهیت این گردو عوض نمیشود و همچنان گردوست و بیش از یک گردو به تو نفعی نمیرساند. برعکساش اگر جواهری در دستات باشد و همه آنها تلاش کنند بگویند این گردویی بیشتر نیست باز هم ضرری به تو نمیرساند، چون آن همچنان جواهر است.
فهم صحیح از آنچه که دارید یکی از بحثهای مهم در جهان امروز است. یکی از تلاشهای زیادی که نظام سلطه میکند این است که توانمندیها، سرمایهها و قدرت شما را کوچک و بیارزش نشان بدهد، بالعکس آنچه را که در اختیار خودش دارد خیلی بزرگ نشان بدهد. او نگران است در این عرصه نگاه واقعبینانه و درک صحیح از واقعیتها داشته باشید. او نگران است به اهمیت جواهری که در دستتان هست پی ببرید، برای همین تمام تلاشاش این است که آن را بیارزش نشان بدهد. وجه عمده مواجهه بسیاری از قدرتها با ملتها که آن را تحمیق میکنند و در غفلت نگاه میدارند همین است و دارند این روند را دنبال میکنند.
درک درست ملت ایران از مناسبات جهانی و داشتههای خود
امروز میخواهم وارد این بحث شوم که ما در رویارویی جدی با این قدرتها هستیم. آنها بر اساس همان نگاهی که برای خودشان تعریف کردهاند حرکت میکنند و حتی قبل از انقلاب اسلامی دنیا را برای خودشان تقسیم کرده و قدرتهایی را برای خودشان شکل دادهاند. آنها بر همان مبنا مناسباتی را شکل داده بودند، قبل از اینکه انقلاب کنید و به قول بعضیها حرفهای تند بزنید و شعارهای تند بدهید هر جا احساس میکردند منافعشان به خطر میافتد اقدام میکردند. در کشور خودمان کودتای 28 مرداد را راه انداختند. چرا؟ چون منافعشان را در خطر دیدند. حالا در این میان قدرت و ملتی ایستاده است و دارد از منافع خودش در برابر کسانی دفاع میکند که مدعی قدرتاند. حرفشان چیست؟ اینکه ما باید بر سر قدرت باشیم. حالا میبینیم ملتی ایستاده است و آنها یک چیز میگویند و این ملت چیز دیگری میگوید.
سلاح اول آمریکا؛ گزینه نظامی
عرضم این است که آنچه که در این مقطع شکل میگیرد و مهم است به آن توجه کنیم چیست؟ صحنه رویارویی است. اینکه دشمن میگوید گزینه نظامی روی میز است، در هر رویارویی گزینه نظامی اولین سلاحشان است، چون منطقشان استکباری است. استکبار منطق قابل دفاع ندارد. اگر به او بگویید چرا تو باید حق وتو داشته باشی؟ یا اگر سلاح هستهای نامشروع است، چرا فقط تو باید داشته باشی؟ «فَأَمَّا عَادٌ فَاستَکبَرُوا فِی الأَرضِ بِغَیرِ الحَقِّ وَ قَالُوا مَن أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً»(1) میگوید چون زورم بیشتر است. همه جا باید همین منطق زور را به کار ببرد. منطقی در آن نیست و منطقاش زور است. به همین دلیل وقتی ملتی به پا میخیزد و میخواهد نفت ملی شود، او بهترین راه را برای مقابله با این خیزش کودتا میداند. نه فقط در سال 1332 بلکه 50، 60 سال بعد هم به همین صورت است.
تکرار کودتای 28 مرداد علیه مرسی در مصر
در مصر ملتی قیام دیکتاتوری را سرنگون میکند و طبق ساز و کارهایی که آنها میگویند یکی را انتخاب میکند. کودتا میشود و کنار میرود. یعنی همان منطق جایی که زمینهاش باشد دو باره ادامه پیدا میکند. اولین گزینه و سلاحی که به کار میگیرد این است که با زور کار را تمام کند. اینکه در ابتدای انقلاب یک جنگ سنگین هشت ساله به ما تحمیل شد، با همین نگاه بود. خودتان را جای کسانی بگذارید که آن جنگ را علیه ما طراحی را کردند. با خودشان گفتند هر آنچه را که نیاز هست از اسلحه و پول گرفته تا پشتیبانی سیاسی در اختیار عروسکی مثل صدام قرار میدهیم و کارمان را پیش میبریم و بعد از چند ماه یا نهایتاً یک سال کار تمام میشود، اما ناگهان به دیوار سختی خوردند.
سلاح دوم آمریکا؛ تحریم
دشمنی که مستأصل شده است و میبیند دیگر سلاح نظامی و آشوبها و بحرانهای داخلی چه در اول انقلاب از سال 1358 تا سال 1388 جواب ندادهاند و با ملت منسجم و فهیمی روبهروست که با وحدت و انسجام دارد اهدافاش را پیش میبرد، لذا سلاحی به اسم تحریمهای فلجکننده را مطرح میکند که باید از این سلاح استفاده کنیم. مهمترین و ضروریترین ملتی که این حماسههای بزرگ را چه در عرصه نظامی و سیاسی پشت سر گذاشته است چیست؟ بیاثر کردن سلاح تحریم. باید این را از کار بیندازد و نباید اجازه بدهد که او دو باره بخواهد این حربه را دست بگیرد و بگوید میخواهم با این سلاح هدفام را محقق کنم.
تهدید به تحریم یعنی حفظ آرایش جنگی
سلاح تحریم چگونه بیاثر میشود؟ وقتی دشمن شما صحبت از تهدید به تحریم میکند، یعنی آرایش جنگیاش را حفظ کرده است و از سر استیصال فکر میکند این آخرین سلاحاش هست و باید از این استفاده کند و آن را به کار بگیرد تا به اهدافاش برسد. در اینجا باید آن را به یک سلاح ناکارآمد و بیاثر تبدیل کرد، وگرنه فکر میکند این همان اسلحهای است که جواب میدهد. اگر کسی با سلاحی تهدید کرد که مثلاً کتابات را برمیدارم و شما هم میبینید سلاح دستاش هست و میگویید این کتاب را بگیر و برو، با همان حربه میگوید این لیوان را هم برمیدارم. بعدها ممکن است چیز دیگری هم بخواهد. راهش چیست؟ این نیست که بگوییم این کتاب را دادیم رفت، الحمدلله فقط کتاب را برد! او به همان دلیل چیز دیگری را میبرد، چون معلوم میشود این سلاح جواب میدهد و میتواند بقیه چیزها را هم از ما بگیرد. یکی از بحثهای مهم و جدی این است که باید این سلاح را که آخرین سلاح دست اوست و از سر استیصال و نتیجه نگرفتن از گزینه نظامی بدان روی آورده است، بیاثر کنید.
امید آمریکا برای کارآمدی سلاح تحریم علیه ایران
در اسناد موجود میبینید او امید بسته است که کماکان از این سلاح میتواند استفاده کند. مثلاً درباره برجام میگوید فقط تحریمهای هستهای، آن هم تحریمهای مالی ـ اقتصادی را برمیدارم، ولی تحریمهای اولیه و غیر هستهای باقی میمانند. چرا این حرفها را میزند؟ چون فکر میکند سلاحی در دست دارد که با آن میتواند به هدفاش برسد که هر اتفاقی بیفتد سلاح تحریم را به کار میبریم. حالا چه کسی دارد بحث تحریم را میکند؟ همان کسی که شعار و ادعای بازار آزاد و اقتصاد آزاد در جهان و (WTO)اش گوش فلک را کر کرده است! بعد میگوید راجع به تراکنش بانکی فلان جا من باید نظر بدهم. با این نگاه وارد میشود و به این مهم تأکید میکند که وقتی میگویم تحریمها را برمیدارم منظورم فقط تحریمهای هستهای است. میپرسیم تحریمهای هستهای را لغو و تعلیق میکنید؟ میگوید نه، بعضیهایاش را اصطلاحاً waive و از اجرایاش اغماض میکنم. میخواهد این سلاح را دست خودش نگه دارد. شما میگویید پس تمام شده است؟ میگوید نه! در موضوعات دیگر به قوت خودش باقی است. چرا؟ چون اگر این سلاح جواب داده است در موضوعات دیگر هم جواب میدهد.
مثل دزدی که به منزل شما آمده است و در اتاق با او بحث میکنید که حالا میخواهید چه کار کنید باید بیرون بروید و او هم میگوید نه من هستم. بعد از کلی صحبت که پایاش را از در اتاق بیرون بگذارد، میگوید حالا از این اتاق بیرون رفتم اما اتاقهای دیگر به قوت خودش هست! الان هم هنوز قضیه هستهای تمام نشده است که در صحبتهایشان میگویند تحریمهای موشکی ایران در پیش است! مثلاً در فلان موضوع تروریسم به تحریمهای بعدی ایران میپردازند. آن هم با تعریفی که از مفهوم تروریسم دارند و کسانی هستند که بیشترین پشتیبانی را از تروریسم در منطقه میکنند، چه تروریسم دولتی مثل رژیم صهیونیستی و چه پیاده نظامهایی که امروز دارند از طرف آنها جنگ نیابتی میکنند. وقتی هم اعتراض میکنید از تروریسم منطقه حمایت میکنید میگویند نه ما روی این بحث داریم!
اذعان دشمن به ناکارآمدی گزینه نظامی و امید به سلاح تحریم
خودشان اذعان دارند اگر رو به تحریم آوردهایم به خاطر استیصال در گزینه نظامی بود. آقای جو بایدن در جلسهای با خاخامهای یهودی گفت ما هر آنچه توانستیم علیه ایران به کار بردیم. اینطور نبود که میتوانستیم کاری کنیم و نکردیم. یعنی او به این نتیجه رسیده است که جواب نمیدهد و حالا سراغ تحریمها آمده است.
ترساندن و ایجاد تردید برای کارآمد کردن سلاح تحریم
چه چیزی سلاح را بیاثر میکند؟ اقدام و عمل. رفتار چند ماه اخیر نشان داده است که سلاح تحریم با اقدام و عمل بیاثر میشود نه با لبخند. نشان داده است لبخند به گرگ جواب نمیدهد. لبخند به کسانی که ماهیت استکباری دارند سلاح مؤثری برای کنترل اسلحه آنها نیست. اقدام و عملی که مدام بدان تأکید میشود اینجا خودش را نشان میدهد. او باید بفهمد شما واقعاً این را بیاثر میکنید. وقتی او برخی تمهیدات و ساز و کارها را ایجاد میکند برای این است که بتواند سایه این سلاح را نگه دارد.
تحریمها همانند سلاح شیمیایی
یادگاران دفاع مقدس بهتر خاطرشان هست که برخی اوقات دشمن سلاحی را به کار میبرد و گلوله، موشک یا توپی را میزد که دفاع خاص خودش را دارد، ولی بعضی اوقات سلاح شیمیایی به کار میبرد که فقط منحصر به از بین بردن تأسیسات نبود، بلکه فضای تنفسی را آلوده میکرد. نیرویی که میخواست در آنجا اقدام کند در آن فضای تنفسی دچار مشکل میشد. امروز تحریم از این جنس است. او بیشتر از همه میفهمد که الان جنگ نمیتواند شکل بگیرد. بیش از آن نیاز به این دارد تا فضایی را ایجاد کند که در آن دچار تردید و سستی شوید. اینکه میبینید همراه تحریم در یک مقطع زمانی کوتاه نزدیک به 170 شبکه ماهوارهای راه میافتند، برای چیست؟ ما با نظامی با این همه امکانات روی هم 20 شبکه داریم. اینطور نیست که چهار نفر دور هم جمع شده و شبکهای را راه انداختهاند. 170 شبکه ماهوارهای برای فضای ایران برنامه پخش میکند. چرا؟ تا فضا را بهگونهای آلوده سازند که در شما اخلال ایجاد کند. نیروی شما را که توانسته است آن حماسههای بزرگ را ایجاد کند دچار تردید و سستی کند. یک راهاش همین است که اجازه ندهند واقعیتها را بفهمید، به سرمایههایتان واقف شوید و با تلاش و عمل سرمایهتان را مضاعف کنید.
یک بار در یکی از خیابانهای تهران آقایی جلویام را گرفت و گفت دیشب در یکی از کانالهای ماهوارهای برنامه یک ساعتهای پخش شد که میگفت هستهای چیست که مردم ایران اینقدر دنبالاش هستند؟ هزینههای زیادی دارد؛ فایدهای هم ندارد؛ نمیشود هیچ کاری با آن کرد، همه دنیا هستهای را کنار گذاشتهاند و ایران تازه شروع کرده است! پرسیدم: «این برنامه از کجا پخش میشد؟» جواب داد: «از امریکا.» گفتم: «نگفت امریکا با اقتصاد به اصطلاح کلانی که دارد بیش از 19 درصد انرژیاش هستهای است؟ او که میگفت چرا دنبال نیروگاه هستهای رفتهاید، نگفت الان بیش از 100 نیروگاه هستهای دارد؟»
باطل السحر تردید؛ نترسیدن و ایستادن است
امریکا هدفاش این است که در مسیری که میروید تردید ایجاد کند. بعد باید بترساند. باطلالسحر این چیست؟ نترسیدن، شجاعت و جسارت در اقدام. او باید بفهمد «ذَلِکُمُ الشَّیطَانُ یُخَوِّفُ أَولِیَاءهُ»(2) ابزار شیطان ترساندن است. چه وقت از بین میرود؟ وقتی که نترسید. «إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیهِمُ المَلَائِکَه أَلَّا تَخَافُوا وَ لَا تَحزَنُوا»(3) نترسید و نگران نباشید. «لَن یَضُرُّوکُم إِلاَّ أَذًی»(4) آنها نمیتوانند آسیب جدی به شما برسانند، البته تا آنجا که میتوانند شما را اذیت میکنند و به شما آزار میرسانند. این سنت الهی است. او باید این تردید را ایجاد کند، از یک طرف داشتهها و توانمندیهایتان را ناچیز و بیاهمیت نشان میدهد و از طرف دیگر بزرگنمایی میکند و در خلاف واقع قدرتاش را نشان میدهد که اگر تحریم باشد هیچ کار دیگری نمیشود کرد و روی پیشرفت را دید.
اولین تحریمها در زمینه دفاعی بود، بیشترین پیشرفتها هم در همان عرصه بود!
مگر اولین تحریمها را در زمینه دفاعی اعمال نکردند؟ مگر بیشترین موفقیتهای ما در آن عرصه نبود؟ همانجا نشان داد وقتی راهبرد تحریم سلاح علیه ملت ما جواب نداد، راهبرد سلاح تحریم هم علیه ملت ما جواب نخواهد داد، ولی با این نگاه که دچار تردید و ترس از بیان تهدیدهایاش نشوید. او میخواهد این سلاح را نگه دارد.
بند 37 برجام؛ تلاش دشمن برای نگه داشتن سایه تحریم بر سر ایران
در بند 37 برجام نقشه دشمن را ببینید. در اینجاست که وحدت و انسجام ملی باید وجود داشته باشد تا این سلاح را بیاثر کند. امروز همگی باید آگاه باشیم تا بتوانیم بهخوبی از آن تهدیدها عبور کنیم و لازمهاش وحدت و انسجام ملی است. طرفین با همه بحثهایی که گذشته است سندی را نوشته و توافقی کردهاند. در هر سند و قراردادی اینگونه است که ممکن است یکی نسبت به رفتار طرف دیگر اعتراض داشته باشد و بگوید حالا که برای همکاری در موضوعی سندی را امضا کردهایم، اگر در این سند طرفی خلاف توافق عمل کند، در اینجا چه باید کرد؟ یکی میگوید من در این سند تعهداتام را انجام دادهام، حالا طرف مقابل انجام نداد، بعد چه باید کرد؟ باید راهحلی وجود داشته باشد. یکی از طرفین شکایت میکند و اصلاً ممکن است طرف مقابل از شما شکایت داشته باشد و بگوید ایران فلان مورد را عمل نکرد. ممکن است شاکی او باشد یا شما باشید.
بند 37 برجام میگوید: «متعاقب دریافت ابلاغِ طرف شاکی به نفع مشروح در فوق همراه توضیحی از تلاشهای توأم با حسن نیت آن طرف برای طی فرآیند حل و فصل اختلاف پیشبینی شده در برجام.» اگر با خوشبینی برطرف شد که هیچ، اما اگر یک طرف کماکان شاکی بود و گفت من همه تعهداتام را انجام دادهام، چرا تو انجام نمیدهی؟ بند 37 کلی میگوید که «متعاقب آن شورای امنیت سازمان ملل میبایست منطبق با رویههای خود در خصوص قطعنامهای برای تداوم لغو تحریمها رأیگیری کند.» یعنی اگر شکایت کردید که رفتم تعهداتام را انجام دادم، او انجام نمیدهد. در اینجا چه کار باید کرد؟ آنها میگویند خیلی ممنون که آمدید شکایت کردید که آنها انجام نمیدهند، چون شکایت کردهاید باید یک قطعنامه تصویب کنیم که لغو تحریمها به همان میزان ادامه یابند یا نیابند!
اگر از همان یک نفری که شکایت داشتید مثلاً امریکا، به شما گفته میشود حالا که از او شکایت دارید باید قطعنامهای بگذرانیم که آیا لغو تحریمهایی که تاکنون داشتهایم ادامه پیدا کنند یا نکنند. اگر کشوری که از او شکایت کردهاید وتو کند یعنی همین لغو ناچیز هم نباید ادامه یابد. عین سند را برایتان خواندم. میخواهد سایه اهرم و سلاح تحریم را بر سر یک ملت نگه دارد.
در ادامه میگوید: «چنانچه قطعنامه فوقالذکر ظرف 30 روز از تاریخ ابلاغ به تصویب نرسد...» یعنی به شورای امنیت سازمان ملل رفت و قطعنامه برای ادامه لغو تحریم ها تصویب نشد و گفته شد تحریم هایی را که قبلاً لغو کردهایم حالا ادامه یابند. چگونه تصویب نمیشود؟ کافی است یکی از کشورهایی که حق وتو دارند مخالفت یا به عبارتی وتو کنند. اگر قطعنامهای برای ادامه لغو تحریمها تصویب نشد آنگاه مفاد قطعنامههای سابق شورای امنیت سازمان ملل مجدداً اعمال خواهد شد! یعنی هر آنچه قبلاً بوده است دو باره اعمال میشود. فرض کنید آن موقع ما بگوییم این همه کار کردیم، در راکتور اراک بتون ریختیم و سانتریفیوژها را جمع کردیم و 10 هزار کیلو مواد را به 300 کیلو تبدیل کردیم، حالا شاکی هستیم چرا طرف مقابل به تعهداتش عمل نکرده است؟ جوابی که به شما میدهند این است که شما شاکی هستید و باید یک قطعنامه تصویب شود که اصلاً همان هایی را که عمل کردهایم ادامه پیدا کنند یا نکنند! اگر یکی از کسانی که حق وتو دارند مخالفت کنند آنها هم ادامه پیدا نخواهند کرد. این فضایی است که آنها ایجاد کردهاند!
راه بی اثر کردن سلاح تحریم
اگر هم خود او آمد و بهانه گرفت که ایران فلان کار را کرده یا چرا نکرده است، به محض اینکه بخواهد شکایت کند باید چنین روندی طی شود که قطعنامه در باره تحریمهای لغو شده ادامه پیدا کند یا نکند! حالا در این میان فقط کافی است شاکی که حق وتو هم دارد رأی ندهد و دو باره همه تحریمها باید برگردند. پس چگونه این سلاح بیتأثیر میشود؟ چگونه باید این سلاح را از دست دشمن گرفت؟ وقتی بفهمد ملتی از او نمیترسد. اینکه بگوید ظرف 30 روز این کار را میکند و تحریم ها را بر می گرداند، در واقع میخواهد سایه سلاحی را بر سر ملتی بیندازد. چه ملتی؟ ملتی را که آزموده که در هر صحنه مبارزهای که شکل گرفته وقتی آمده ارادهاش را بر او تحمیل کرده است.
اگر نیروی انسانی کشور از بیکاری خارج شود، سلاح تحریم از بین خواهد رفت
ما ملتی هستیم که امروز به لطف خداوند متعال منابع عظیم خدادادی را در معدن، نفت و گاز داریم. در برخی زمینهها رتبه اول جهان را داریم. ما بالاترین مخازن گاز جهان را در اختیار داریم. در نفت و معادنمان همینطور. علاوه بر اینها نیروی انسانی ارزشمندی داریم که بالاترین نیروی انسانی به لحاظ کمّی و کیفی در منطقه است. اگر نیروی انسانی از بیکاری در بیاید سلاح تحریم از دست دشمن خارج خواهد شد. چنانچه از توانمندیهای نیروی انسانی به موقع استفاده شود متوجه میشوید موقعیتی ایجاد خواهد شد که او همانطور که در سایر عرصههای نظامی و سیاسی نتوانست موفقیتی به دست بیاورد در اینجا هم نمیتواند به دست بیاورد. وحدت و انسجام ملی آن موقعیت را ایجاد میکند.
لزوم بکار گیری فرصتها و ظرفیتهای کشور در عرصههای مختلف
فرصتهایی که کشور ما در عرصههای مختلف دارد اگر نگوییم بینظیر در خیلی از موارد کمنظیر است. سازمان حمل و نقل جهانی میگوید موقعیت ترانزیتی ایران این فرصت را فراهم میکند که 400 میلیون تن کالا از این کشور عبور کند. حق ترانزیتاش رقمی در حدود 100 میلیارد دلار در سال میشود. مزایای جانبی آن همچون ایجاد اشتغال هم جایگاه خاص خودش را دارد. امروز چنین موقعیتی را در کشور داریم. حالا باید بیایید و از اینها استفاده کنید.
حالا ممکن است این سوال ایجاد شود که در مقابله با تحریم ها چه می شود کرد؟ در اینجا باید تمام تلاش خود را بهکار بگیرید که دشمن به هدف خود نرسد و فکر نکند ملتی را ترسانده است، فکر نکند ملتی دچار تشویش شده است، آنهم ملتی با این همه توانمندی. لذا برخی از آن رفتارهایی که مورد سئوال قرار میگیرد این است که ما نباید خودمان بهگونهای عمل کنیم که دشمن فکر کند عجب ابزاری را در دست گرفته است.
نکته بعدی این است که تمام هدف طرف مقابل برای تحریم چیست؟ این است که میگوید میخواهم یک فشار اقتصادی به ملت بیاورم. میخواهد کشور را در یک تنگنایی قرار دهد که با آن تنگنا دچار تردید و مجبور به عقبنشینی شود. واقعاً باید بررسی کرد که این تنگناها چیست؟ باید کاری کرد که تحریمهایی که باید اثر یکدرصدی داشته باشد، اثر 10 درصدی یا صد درصدی نشان ندهد.
برخی از مسئولان فعلی قبلا می گفتند مشکلات کشور مدیریتی است نه به خاطر تحریم ها
برخی از خود همین آقایان بیان میکردند که مشکلات مدیریتی است. اگر مدیریتی است پس باید آنها را رفع کرد و مانع آنها شد. باید آنها را یکی یکی از میان برداشت. یکی از بحثهایی که امروز وجود دارد این است که باید راهحلهای مختلفی برای حل مشکل پیدا کرد و فکر نکنیم تنها راهحل این است که مثلاً اگر زمانی ادبیات ما تند بوده است یا لبخند زده نمیشد، پس باید این کار انجام شود. ظاهر همین بحثی که اخیراً مطرح شده این است که توافقی حاصل شده که طی آن باید برخی تحریمها برداشته شود؛ حداقل اروپاییها این کار را کنند. امریکاییها که وعده لغو ندادند، فقط گفتهاند بعضیها را برای مدتی waive یعنی اغماض میکنیم. در این فضا شما وارد کار میشوید و هر سرمایهگذاری هم میخواهد بیاید بحث میکنند و میگویند U-Turn دلار بسته است، این چرخه دلار چون بحث تحریمهای اولیه امریکا بوده، باقی مانده است و چون باقی مانده است شما نمیتوانید با دلار تراکنشی داشته باشید.
مصادیقی از ظرفیت های اقتصادی کشور
همانطور که وزیر محترم خارجه در مصاحبهای بیان کردند، امریکا هم میگوید من هیچ قولی برای حل این مشکل ندادم. پس راه این چیست؟ راههای جایگزین وجود دارد. امروز خود اروپا که میگوید متحد امریکا است با چندین کشور از طریق ارز واسط قراردادهای اینطوری بسته است. موقعیتی که امروز در کشور داریم -که جزو همان موقعیتهای ارزشمند جغرافیایی ما است- این است که پانزده کشور پیرامونی ما چیزی نزدیک به 1000 میلیارد دلار ظرفیت صادرات و واردات دارند. همین کشورهایی که پیرامون ایران هستند! با این ظرفیت میشود خیلی از این عرصهها را با کارهای جدی دنبال کرد. کشوری داریم که این معادن و عرصههای بزرگ را دارد. یک موقع است که میگویید من وارد عرصهای میشوم که کاری انجام شود و یک موقع هم این است که از همه مزیتهای نسبی این نیروی بزرگی که در اختیار دارید استفاده میکنید. یک مثالی در باره ارزش افزوده در تولیدات فولادی بزنم؛ هر کیلو از سنگ آهن را بر حسب دلار میتوانید به یکدهم یا پانزده صدم دلار بفروشید، یعنی 15 سنت. میتوانید این را بار کنید و بگویید امسال هم صادرات ما خیلی خوب بوده و اینقدر فروختهایم، ولی وقتی همین یک کیلو را تبدیل به فولاد ساختمانی میکنید، قیمت آن دو دلار میشود؛ وقتی تبدیل به ماشینآلات صنعتی میکنید کیلویی 10 دلار میشود؛ تبدیل به خودرو میکنید، کیلویی بیست دلار میشود؛ تبدیل به ماشینآلات پیشرفته شود، قیمت آن میشود صد دلار؛ تبدیل به پره توربین شود، 1000 دلار میشود؛ اگر وارد فناوریهای نانو شود، بین 15 تا 20 هزار دلار میشود. اینکه ما میگوییم نیروی انسانی قوی داریم و در عرصههای نانو جزو هفت کشور اصلی دنیا هستیم و دانشمندانی داریم که مقالات مهمی مینویسند، بحث این است که ما باید از اینها چگونه استفاده کنیم. آیا با اینها نمیشود تحریمها را پاسخ داد؟
اقدام و عمل در اقتصاد مقاومتی به معنای استفاده از اصل سرمایه نیست!
از عرصه اقتصاد مقاومتی به عنوان اقدام و عمل یاد میشود. اقدام و عمل هم این نیست که از سرمایه هزینه کنید و از اصل سرمایه چه مادی و چه معنوی بخورید. کاهش یا فروش سرمایه ملی چه مادی و چه معنوی خسارت است. با یک نگاه ملی و همبستگی جدی این پتانسیل را به کار بگیرید و پیش ببرید. اگر ملتی بخواهد این کار را بکند، او میفهمد و بختاش را در این ملت آزموده و بارها دیده است که نمیتواند، ولی به یک راهحل رسیده است که شما را دچار تردید کند.
تندرو کسی است که مانع اجماع داخلی علیه دشمن خارجی شود
هفته پیش آقای اوباما صحبت میکرد که باید ببینیم تندروها چگونه برخورد میکنند. یکی از بحثها همین است که اصلاً افراط و تندروی چیست؟ مفهومی که ابتدای بحث عرض کردم و تعریفی که از مفاهیم داریم یعنی چه؟ آیا آقای اوباما باید تعریف کند که چه کسی تندرو و افراطی است؟ تندرو یعنی کسی که از مرزهایی همچون مرزهای ارزشی و مرزهای حقوق و منافع یک ملت عبور کند. در اینجا چه کسی تندرو و افراطی است؟ کسی که مانع شکلگیری اجماع علیه دشمن شود، رفتار دشمن را توجیه کند و بگوید ایراد از او نیست هر چه ایراد است از این طرف است. او تندروست و از مرزها عبور میکند. در عرصه جهانی تندرو کیست؟ آیا تندرو حزباللهی است که دارد از منافع و حقوق یک ملت دفاع میکند؟
یک زمانی اسرائیل اراده میکرد و یک روزه تا بیروت پیش میرفت و در اردوگاه صبرا و شتیلا آن جنایات را انجام میداد و برمیگشت. در حال حاضر ملت و مقاومتی شکل گرفته است که از منافعاش دفاع میکند. امروز حزبالله لبنان جلوی اسرائیل میایستد و اسرائیل جرئت نمیکند تکان بخورد. آیا این تندروی است؟ تندرو اوباماست که همه مرزهای انسانی را پشت سر میگذارد و از رژیم کودککش و آدمکش صهیونیستی حمایت میکند. تندرو اوباماست که در تعریفاش از دموکراسی عبور میکند. مردم ما مستبدین را در منطقه میبینند و امریکا میگوید اینها متحدین من هستند. حالا چنین کشوری شعار دموکراسی میدهد. تندرو کیست؟ چه کسی میتواند امروز این را برای تندروی و افراط تعریف کند؟ تمام تلاش ملت ما در این مسیر موفقی که پیش آمده، دشمن میفهمد که امروز یک شجره طیبهای به اسم انقلاب اسلامی در این سرزمین شکل گرفته، «أَصلُهَا ثَابِتٌ وَفَرعُهَا فِی السَّمَاءِ، تُؤتِی أُکُلَهَا کُلَّ حِینٍ بِإِذنِ رَبِّهَا» (5) این هنوز از نتایج سحر است. در این 37 سال با همه فشارها توانسته این موفقیتها را به دست بیاورد. انشاءالله با آن وحدت و جسارت و شجاعتی که لازمه انقلاب اسلامی است که لازمه همان تفکر انقلابی و اسلام نابی است که ملت ما آن را انتخاب کرد، دعوت خدا و پیامبر را اجابت کرد و با آن یک حیات جدید گرفت، «استَجِیبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُم لِمَا یُحیِیکُم»(6) این حیات طیبه انقلاب اسلامی روز به روز قویتر و پرشکوهتر و بالندهتر پیش برود.
والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته.
پینوشتها:
1ـ سوره فصلت، آیه 15
2ـ سوره آلعمران، آیه 175
3ـ سوره فصلت، آیه 30
4ـ سوره آلعمران، آیه 111
5- سوره ابراهیم، آیه 24 و 25
6- سوره انفال، آیه 24
7- سوره نحل، آیه 97