" حمید مصدق خرداد ۱۳۴۳ ″تو به من خندیدی و نمی دانستیمن به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدمباغبان از پی من تند دویدسیب را دست تو دیدغضب آلود به من کرد نگاهسیب دندان زده از دست تو افتاد به خاکو تو رفتی و هنوز ،سال هاست که در گوش من آرام آرامخش خش گام تو تکرار کنان می دهد آزارمو من اندیشه ک...