دیروز گذشت!......و من امروز کاهیده تر از تمام عمر بودنم به نبودنم می اندیشم.در میان تالاب های بیکران، نیلوفر مرداب، چه واژه ی مضحکی است!.....شکنج گیسوان کدام جادوگر مرا در مسخ این هستی گرفتار آورد؟ نمی دانم......نفهمیدم..........به رفتن می رسم. توسنی در زیر پایم نیست و به کجا رفتن سوالی،حزن انگیزتر ... تاریخ درج: ۹۶/۰۵/۱۲ - ۱۵:۲۴( 1 نظر , 106
بازدید )
حکایت من ؛ حکایت کسی است که عاشق دریا بود ، اما قایق نداشت دلباختۀ سفر بود ؛ همسفر نداشتحکایت کسی است که زجر کشید ،اما ضجه نزدزخم داشت و ننالیدگریه کرد ؛ اما اشک نریختحکایت من ؛ حکایت چوپان بی گله وساربان بی شترست !حکایت کسی که پر از فریاد بود ، اما سکوت کرد ؛ تا همۀ صداها را بشنود.... تاریخ درج: ۹۶/۰۵/۱۲ - ۱۵:۱۰( 0 نظر , 90
بازدید )
همه در دنیا کسی را دارند برای خودشان: خسرو و شیرین لیلی و مجنون ویس و رامین پیر مرد و پیرزن “تو” و اون “من” و تنهایی…... تاریخ درج: ۹۴/۱۱/۱۸ - ۱۱:۲۶( 0 نظر , 99
بازدید )
میان این همه مفاهیم پیچیده ریاضی تنها حکایت اعداد فرد را خوب آموخته بود ” فرد ” آن یک نفر است که وقتی زوج ها با هم میروند، او باید یک تنه جور تنهایی اش را بکشد …... تاریخ درج: ۹۴/۱۱/۱۸ - ۱۱:۲۵( 0 نظر , 102
بازدید )
زمین قانون عجیبی دارد، هفت میلیارد آدم و فقط با یکی از آنها احساس تنهایی نمی کنی و خدا نکنه که آن یک نفر تنهایت بگذارد، آنوقت حتی با خودت هم غریبه میشوی . . . .... تاریخ درج: ۹۴/۱۱/۱۸ - ۱۱:۲۴( 0 نظر , 106
بازدید )
دلــ ـــــم کــه میگیرد… به خودم وعــ ــــده های روز خوب را میدهـــ ــم از همــ ــان وعده های خوبــی که: سالهــ ــــاست به امیــ ـــد رسیدنشان تقویــ ــم را خط خطی میکنم… . . . چشم های گرانت را خرج رفتنم نکن! بی تو من مفت هم نمی ارزم … پرویز صادقی . . . بعضی از اشیا حس دارند &he... تاریخ درج: ۹۴/۰۳/۲۱ - ۰۸:۵۷( 0 نظر , 115
بازدید )