ما همه انسان و همه هم وطن
رفته درون تن ما تن به تن
گر بزند تن به تنش لطمه ای
او زده بر کل وطن صدمه ای
پس مکن ای هم وطنم تو منی
سود منی را ببرد چون دنی
هر که زند چوب به هم نوع خود
چشم دلش را برسد بیش دود
ما همه هم خون و همه همدلیم
پس سده ها هست که هم منزلیم
داغ منه بر دل هم خون خود
طعنه مزن بر سر مجنون خود
هر که وطن را بفروشد به جهل
او بفروشد تن خود را به سهل
ما همه عاشق به گل و سنبلیم
ما به وطن جمله همه بلبلیم
پس تو مبین هم وطنت را غراب
چون که چنین فکر بود چون سراب
گر تو ببینی تن خود را دواب
می کشد از دست تو هر تن عذاب
کشور ما کشور ایرا ن بود
مکتب ما مکتب عر فان بود
جمله همه در وطنم یک تنیم
دشمن خودرا به خرد می زنیم