فراموش کردم
رتبه کلی: 452


درباره من
ب نام خدا...
سلام سحر هستم.


شیراز


اینم حالت صورتم :
.
محل سکونت:
تو دل همه اما تو دلم کسی نیست...
s.antiboy@yahoo.com

همین اول بگم...
اهل دوستی با کسی نیستم لطفا پیله نکنید...
میگم پیله نکن ...
من پروانه ام..
.
.
عاشق آدمای بامعرفت...
به دخترا ابراز علاقه فقط میکنم...
دوستامو میپرستم...
خب هرکسی ک بخواد میتونه جز لیست دوستام بشه میتونه تقاضا بده قبول میکنم
این ب این معنی نیس ک خبریه...اینو برا بعضیا گفتم...
من ب مطالب کسایی ک میان سر میزنم نظر و امتیاز میدم...
موندن توی ادد لیستم سخته...یه مدت نیای نمیام بعد حذف..
موسیقی:
پاپ:مهدی احمدوند.مرتضی پاشایی
رپ: یاس

بهتره درمورد آبان ماهی ها بدونید ک:
احساساتی
مهربون
کمی مغرور
لجباز
اجتماعی..
اهل دروغ نیستم...پس نباش
بهتره بگم یکم زود رنجم...و زود قاطی میکنم پس..
توجه کن شعار نیست:
تنهاییم رو با هیچ چیز عوض نمیکنم.
خودتون سعی کنیدمن رو بشناسید و کشف کنیدچون.....
.
.
فقط بدونید:
از کسایی که زود قضاوت میکنن
و از کسایی که برای اینکه مورد قبول واقع بشن دروغ میگن خوشم نمیاد...
.
.
یه حرف:دل ب آنچه نمی ماند نبند...
نه شرق زده هستم نه غرب زده..
ب قول آقای قرائتی:نه گرما زده نه سرما زده...هه
.

خب از شعر خیلی خوشم میاد و کسایی ک چیز مفید یادم میدن رو از یاد نمیبرم....
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
دنبالم نیا اسیر میشی....!

(پیام ترکی ندید نبلدم...پول ندارم مترجم استخدام کنم اما ترک زبانان عزیز رو دوس دارم)


هرچقدر که خارم چون در کنار شما دوستان گلم هستم ، ب خودم میبالم....

لزومی نداره همه حرفام دیگرون تایید کنن ویا باور کنن ، چون من فقط حرف دلمو میگم...

اگر بدونم تو اونی نیستی که نشون میدی ، سعی میکنم هم کلامت نشم...اما تا وقتی بهم بدی نکردی دوست خوبم ترکت نمیکنم..

چشمامو رو هم میذارمو....حتما میخوای بگی سحر ادامش اینه...تورو ب یادم میارمو...(بنیامین بهادری)هه
شمارو یاد میکنم اما....میخوام بگم...چشمامو رو هم میذارم ، چون میدونم قلبم با این کار در امان میمونه...تا کی نمیدونم...
.
.
ممنون که این همه رو حوصله ات شد خوندی ..هه
s.antiboy@yahoo.com


ماندن، سنگ بودن است ورفتن ، رود بودن. بنگر که سنگ بودن به کجا میرسد جز خاک شدن و رود بودن به کجا می رود جز دریا شدن.
(دکتر علی شریعتی)
.
.

.
کسی دارد هوایم این حوالی ، من او را میشناسم چند سالی ، به غیر از عاشقی کاری بلد نیست ، بسا زیباست این دشت خیالی.......
.
.
.
.
یکی قشنگیه منظره رو میبینه یکی کثیفیه پنجره رو ،این تویی که تصمیم می گیری چی ببینی ، امیدوارم همیشه قشنگ ببینی حتی از پشت یه پنجره ی کثیف.......
.
.
.
.
دور باش اما نزدیک ، من از نزدیک بودن های دور میترسم...
.
.
.
.
من کوهم وماجرای عشقم کهن است
شاگرد دبستانی من کوهکن است
من سنگدلم یا تو؟ ببین ای دریا!
این رود که پیوسته به تو ، اشک من است

.
.
.


گفتی به چه دلخوشی ؟ سوالت خوب است
گفتی که غریب....احتمالت خوب است
از شهر دلم گرفته ......بر خواهم گشت
ای تنهایی!
سلام !
حالت خوب است؟
(از میلاد عرفان پور)

.
.
.



وقتی از کسی کینهای به دل میگیری در واقع دشمن را به قلب خود راه داده و برای او
جایی تعیین کردهای. سعی کن خانه دلت را تنها از دوستان پرکنی و هرگز گوشهای از
آن را در اختیار دشمنان نگذاری.....

.
.
.


دریا همیشه از من دلگیر است
چون بزرگی دل دوستانم را به رخ او میکشم . .
.
.
.


یک دوست وقتی کاری می کند که دوست ندارید ، هنوز دوست شماست .....!!!!

.
.
.

اگر هر روز راهت را عوض کنی به مقصد نخواهی رسید
اگر خودت را برای آینده نسازید به زودی خواهی فهمیدکه متعلق به گذشته ای.....
.
.
و در آخر:

اگرخداوند آرزویی در دلت نهاد بدان توان رسیدن به ان را در تو دیده است...
سحر73**(--Joker--) (sahar25 )    

عکس العمل رهبر عزیزمون در برخورد با یک دختر و پسر در کوه

درج شده در تاریخ ۹۱/۱۲/۱۸ ساعت 10:54 بازدید کل: 427 بازدید امروز: 153
 

 

ضامن نیوز به نقل از یکی از محافظان مقام معظم رهبری:

یک روز با رهبر انقلاب بهمراه گروهی به یکی از کوه های اطراف تهران برای قدم زنی و پیاده روی رفتیم .در کوه یک پسر و دختر دانشجوی جوانی را دیدیم که با ارایش زننده در کوه بودن!وقتی ما به آن مکانی که انها  انجا بودن رسیدیم.! دو جوان نتونستن به صورت کامل حجاب خود را حفظ کنن.وقتی انها رهبر را دیدن  فکر کردن که رهبر انقلاب الان خواهد گفت که این دو جوان دستگیر و به زندان انتقال پیدا کنن!

 

ولی رهبر با گرمی به سلام و علیک با انها پرداخت. و درباره ی فواید ورزش با ان دو جوان به گفتگو پرداخت!در آخر از ان دو جوان پرسید که ایا شما با هم محرم هستید!وقتی پسر و دختر جوان این همه مهربانی را از طرف رهبر انقلاب دیدن شروع به حرف زدن کردن.رهبر انتقلاب گفت باید بین شما صیغه محرمیت خوانده شود.شما میتوانید در فلان روز و فلان جا بیاید تا من خودم برای شما صیغه محرمیت بخوانم.این دو جوان با اطلاع و بهمراه خانواده های خود به همانجایی که رهبر گفته  بودن رفتن و زندگی مشترک خویش را اغاز کردن!دختر بی حجاب شد با حجاب و مومن و پسر نیز شد یک جوان مذهبی شد!

والسلام{#}

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۱/۱۲/۱۸ - ۱۰:۵۶
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)