افلاطون را گفتند: چرا هرگز غمگین نمیشوی؟ گفت دل بر آنچه نمی ماند نمی بندم
فردا یک راز است; نگرانش نباش ، دیروز یک خاطره بود; حسرتش را نخور ، و امروز یک هدیه است; قدرش را بدان و از تک تک لحظه هایت لذت ببر
از فشار زندگی نترسید ، به یاد داشته باشید که فشار توده زغال سنگ را به الماس تبدیل میکنه...
نگران فردایت نباش ، خدای دیروز و امروز خدای فردا هم هست... ما اولین بار است که بندگی میکنیم ولی او قرنهاست که خدایی میکند ، پس به خدایی او اعتماد کن و فردا را به او بسپار...