فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 39009


درباره من
ساجد گرامی یار (sajed1543 )    

شعر

درج شده در تاریخ ۹۳/۰۱/۱۱ ساعت 01:15 بازدید کل: 125 بازدید امروز: 125
 

شعری از مولانا جلال الدین بلخی 

یک خانه پر از مستان مستان نو رسیدند

دیوانگان بندی زنجیرها دریدند

پس احتیاط کردیم تا نشوند ایشان

گویی قصا دهل زد بانگ دهل شنیدند

جانهای جمله مسان دلهای دلپرستان

ناگه قفس شکستند چون مرغ برپرسدند  

مستان سبو شگستند برخنبها نشستند

یارب چه باده خوردند یا رب چه مل چشیدند

من دی ز ره رسیدم قومی چنین بدیدم

من خویش را کشیدم ایشان مرا کشیدند  

ان را که جان گزیدند بر اسمان نشیند 

او رادگر بیند جز دیده ها که دیدند

یک ساقیی عیان شد اشوب اسمان شد 

می تلخ از ان زمان شذ خیکش از ان دریدند

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۳/۰۱/۱۱ - ۰۱:۱۵
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:



لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)