سلامی به لطافت باران

سلامی به لطافت باران به یاران مهربان

وقتی نسیم صبحگاهی را با سوز پائیزیش حس کردی

وقتی هنوز هم از عطر خاک باران زده سرخوش میشوی

وقتی کنار خیابان در انتظار اتوبوس ایستادی و راننده ای با شتاب گذشت و آب چاله های خیابان را به لباست پاشیدو تو جا حالی دادی

وقتی هنوز صدای قار قار کلاغها را میشنوی

خدا را شکر کن که فرصتی دوباره برای دیدن این همه زیبایی ارزانیت کرد

صبحی زیبا و روزی موفقیت آمیز برایتان آرزومندم