حجت الاسلام قاسم روانبخش/ با نزدیک شدن
انتخابات ریاست جمهوری، آرایش سیاسی این انتخابات، دائم در حال تغییر و تحول است.
همانگونه که در هفته گذشته یاد آور شدیم، گروهها و جریانهای سیاسی کشور هر کدام
در حال برنامهریزی برای حضور در انتخابات و پیروزی نامزد مورد نظر خود است. در این
نوشتار بر آنیم تا درباره نقشی که آقای هاشمی رفسنجانی در این انتخابات ممکن است
ایفا کند، تحلیلی داشته باشیم.
آقای هاشمی یکی از چهرههای سیاسی کشور است
که پس از انقلاب اسلامی همواره در قدرت بوده و اکنون نیز علاوه بر عضویت در مجلس
خبرگان رهبری، ریاست مجمع تشخیص مصلحت را به عهده دارد. وی در گذشته علاوه بر چند
دوره ریاست مجلس شورای اسلامی و جانشینی فرماندهی کل قوا، دو دوره ریاست جمهوری
ایران را به عهده داشته است. آقای هاشمی در انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری هم به
رغم اینکه ریاست مجمع تشخیص مصلحت و عضویت در خبرگان را به عهده داشت، نامزد شد
ولی به رغم حمایت جمع کثیری از اصولگرایان و حمایت تمام عیار جبهه اصلاح طلبان و
اپوزیسیون خارج و داخل، در برابر رقیب نه چندان مشهورش محمود احمدینژاد شکست
سنگینی را تحمل کرد. وی به همین دلیل در انتخابات دهم امیدی به پیروزی نداشت و خودش
در انتخابات نامزد نشد و به حمایت از مهندس موسوی پرداخت.
در این انتخابات نیز به رغم اجماع اصلاح طلبان و حمایت برخی اصولگرایان و حمایتهای
خارجی و اجرای پروژههای کودتاهای رنگین، برای مدعیان اصلاحات، جز شکست حاصل نشد و
به فتنه 88 انجامید. در نتیجه، با دلخوری مردم، آقای هاشمی سمتهای مهم ریاست بر
مجلس خبرگان و امامت جمعه تهران را از دست داد. در سال 91 و به دنبال اعمال
تحریمهای فلج کننده غرب علیه ایران و افزایش نرخ ارز و بالا رفتن نرخ تورم و
گرانیها، بخشی از جریان همفکر وی تصور میکرد که تحریمها میتواند مردم را از
نظام برگردانده، نسبت به انقلاب و آرمانهایش دلسرد کند.
از طرف دیگر عناصر
فتنه میتوانند با تبلیغات خود موجبات شورشهای اجتماعی را فراهم کنند و وضعیت کشور
را به سمت بحران بکشانند. از این رو، با فرض بحران، این گونه وانمود میشد که فقط
هاشمی میتواند کشور را از مخمصه نجات دهد. لذا شعار تشکیل دولت وحدت ملی در دستور
کار قرار گرفت. وی در دیدار با 100 تن از اصلاح طلبان اظهار داشت: "اتفاقات سال 84
بر خلاف روند گذشته انقلاب بود و طبیعتاً این روند نمیتواند در مسیر کلی انقلاب
باشد." آقای هاشمی در دیدار با 40 خبر نگاری که بعضا از دستبند سبز نیز استفاده
کرده بودند، از قوت گرفتن نامزدی اش خبر داد و گفت: اگر فرد قابل قبولی نباشد که
بتواند کشور را از این بحران نجات دهد نسبت به آمدنم تردید نخواهم کرد. ولی درست
فردای 22 بهمن و مشاهده حضور حماسی و بی نظیر مردم در سراسر کشور، در مصاحبه با خبر
آنلاین اعلام کرد که در انتخابات ریاست جمهوری شرکت نخواهد کرد.
اما آن چه
اهمیت دارد، این است که نقشه راه آقای هاشمی برای ریاست جمهوری آینده چیست؟ و برای
انتخابات آینده چه برنامهای دارد؟
این روزها پس از قطعی شدن نامزدی حسن
روحانی که آقای تیمور عسکری وی را هاشمی دوم معرفی کرده، احتمال آمدن آقای هاشمی
نیز قوت یافته و در عین حال موضوع نامزدی آقای خاتمی هم در دستور کار اصلاح طلبان
قرار گرفته است. یکی از سایتها نیز این روزها بسیار فعال شده و با درج تصاویری در
حال اسب سواری و پراید سواری سعی میکند ساده زیستی وی را به مردم نشان دهد. تیتر
بندیها و تحلیلها و خبرهای این سایت هم از برنامهای حکایت دارد که در آینده
ممکن است اجرایی شود. دیدارهای پی در پی با برخی اقشار و سخنرانی در جمع آنها و
تقاضاهای مکرر برای آمدن وی نیز قابل تامل است.
ولی پرسش اساسی این است که
بر فرض آمدن آقای هاشمی، آیا وی برای رای آوری میآید یا عدهای ایشان را برای
مقاصد دیگری میخواهند؟!
همه میدانند که آقای هاشمی در میان مردم از رأی
چندانی برخوردار نیست و آرای وی به مراتب از سال 84 نیز پایینتر است. اینجاست که
این احتمال به نظر میآید که برخی از کسانی که آقای هاشمی را تحریک به آمدن میکنند
قصد دیگری دارند!
بدین گونه که برخی اصلاح طلبان از آقای هاشمی و برخی دیگر
از افراد بخواهند با ثبت نام در انتخابات در عرصه تبلیغات وارد شود و از فضای سیما
و رسانه استفاده کرده، فضا را به سمت احساسی شدن جامعه پیش ببرند و در روزهای آخر
نیز با اتهام مهندسی شدن انتخابات توسط نظامیان، انصراف جمعی داده، کشور را به زعم
خود دچار چالش و بحران مشروعیت کنند و در عرصه جهانی هم زمینه را برای اتهامهایی
از قبیل نبود دموکراسی فراهم کنند. البته در چنین فضایی منحرفین نیز در صورت رد
صلاحیت شدن نامزدش میتواند هیزم چنین آتشی باشد. کدهایی که این تحلیل را تایید
میکند از این قرار است:
1. آقای خوئینیها طی اظهاراتی گفته است: طرح من
برای انتخابات، ایجاد موج برای نشان دادن اقتدار خود به نظام است؛ حتی با استفاده
خاتمی که نمیآید. اما با طرح کاندیداتوری وی باید موج ایجاد کنیم. (سایت مشرق) در
راستای این موج آفرینی، واشنگتن پست نیز نوشت: کاندیدا شدن رحیم مشایی میتواند یک
زلزله سیاسی را در ایران به راه اندازد. این عمل باعث تحریک اصلاح طلبان برای ورود
به انتخابات خواهد شد.
2. آقای هاشمی در دیدار با برخی استانداران دوران
سازندگی و اصلاحات اظهار داشته است: در جلسهای که با رهبری داشتم، در مورد مسایل و
چالشهای اساسی کشور دیدگاههای خود را بیان کردم ولی ایشان اساسا طور دیگری فکر
میکند و اشکالات موجود را قبول ندارد. وی در همین دیدار میگوید: رابطه من با
رهبری مثل دو برادر بوده اما مسایلی که در این سالها پیش آمده، موجب شده که ایشان
دیگر به من اعتماد نداشته باشند، اگر چه من برادرانه راه برون رفت کشور را
گفتهام(سحام نیوز). وی در همین دیدار افزوده است: باید سعی کنیم سرمایههای از
دست رفته که نتیجه قدرتطلبی و باند بازی منحرفان و زورگویان است احیا شود. تمام
توانم را به عنوان مشاور نظام و در جهت خواست مردم به کار
میگیرم(نسیم).
3. وی در دیدار دیگری اظهار داشته است که ما پروژههایی مثل
راه سازی به سپاه دادیم؛ هم برای کشور مفید بود و هم برای سپاه، اما حالا نبض
اقتصاد و سیاست خارجه و داخله را در دست گرفته و به کمتر از کل کشور راضی
نیست.
4. سایت هاشمی در اقدامی مشکوک با نقل سخنان حضرت امام(ره) در دهه 60
و برجسته کردن جملهای از آن: (حفظ جمهوری اسلامی از حفظ یک نفر- و لو امام عصر
باشد- اهمیتش بیشتر است) در تیتر بزرگ نوشت: "آیا این هشدار تاریخی امام(ره) برای
امروز بود؟" این گونه اقدام، مورد توجه ویژه رسانههای ضد انقلاب از جمله رادیوی
کوچه قرار گرفت.
5. آقای هاشمی در دیدار با آقای خاتمی که اخیرا انجام شده،
از وی خواسته است به سبک اصول گرایان ائتلاف 2+1 تشکیل دهند. وی در این پیشنهاد خود
خطاب به خاتمی میگوید: بهتر است همچون اصولگرایان که ساز و کار ائتلافی را برای
معرفی کاندیدای خود در نظر گرفتهاند، اصلاح طلبان نیز به سمت تشکیل یک ائتلاف
بروند. آقای هاشمی در تشریح پیشنهاد انتخاباتیاش برای اصلاح طلبان به خاتمی،
میافزاید: همانطور که اصولگرایان ائتلاف سه گانه را برای رسیدن به اجماع برگزیده
و معرفی کردهاند، خوب است که اصلاح طلبان هم ائتلاف 2+1 را با حضور جنابعالی و
آقایان اسحاق جهانگیری و حسن روحانی تشکیل دهند.
هاشمی رفسنجانی در ادامه
پیشنهادش به خاتمی ضمن تاکید بر فصل الخطاب بودن نظر خاتمی در این ائتلاف اضافه
میکند: اگر خروجی این ائتلاف سه نفره برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری
آینده شما باشید که بهترین حالت برای اصلاحطلبان بهوجود خواهد آمد، در غیر این
صورت ضمن موافقت با کاندیداتوری یک نفر از بین اسحاق جهانگیری و حسن روحانی از
آنها حمایت کنید. (سایت مهر)
6. از کدها و قرائن مذکور استفاده میشود که
احتمال فتنه دیگری- به نحوی که اشاره شد- در حال انتخابات خالی از قوت نیست. ولی به
رغم این تردیدی نداریم که فتنهای اتفاق نخواهد افتاد، زیرا ملت ایران با بصیرت در
صحنه است. چنان که در پایان مجلس ششم و در آستانه انتخابات مجلس هفتم استعفای دسته
جمعی آنها از نمایندگی و تحصنشان در مجلس بی فایده بود.
بنابراین چنانچه
مدعیان اصلاحات در انتخابات شرکت کنند و تایید صلاحیت شوند و به صورت دسته جمعی
انصراف دهند، آب از آب تکان نخواهد خورد و ملت ایران همچون انتخابات مجلس هفتم با
رهبریهای هوشمندانه و مقتدرانه امام خامنهای نقشههایشان را نقش بر آب خواهند
کرد. در این صورت است که هویت باقیماندگان فتنه 88 نیز در یک حماسه سیاسی بزرگ
برملا خواهد شد و برای همیشه به تاریخ خواهند پیوست. در این میان آقای هاشمی نیز
باید توجه داشته باشد که در دام افرادی که برای وی نقشه کشیدهاند نیفتد.