
هر چه خوردم از دوست خوردم........
از قدیم گفتن دوست گرید دست دوست......اما برای چی دست منو نگرفت؟؟؟؟
چرا دقیقا موقعی که نیاز داشتم بهش گذاشت رفت و پشت سرشم نگاه نکرد..........
ای خدا به مرز جنون رسیدم....
او میخندد و من گریه........
گریه میکنم و تک تک قطره های اشکام تداعی خاطرات با اونه.......
کی میرسه از این عذاب راحت بشم؟؟
خدایا راحتم کن که چیزی تا مردنم نمونده.............