فراموش کردم
اعضای انجمن(325) مدیریت انجمن
جستجوی انجمن
حسن قاسم زاده (sanjey )    

حقوق صاحبان سهام

منبع : کتاب تئوری حسابداری هندریک�
درج شده در تاریخ ۹۱/۰۴/۰۹ ساعت 11:06 بازدید کل: 2971 بازدید امروز: 509
 

 

حقوق صاحبان سهام

مقدمه

به طور كلي واژه حق شامل حقوق صاحبان سهام و حقوق بستانكاران مي‌باشد. در واقع در معادله حسابداري، دارايي برابر است با حقوق نسبت به همان دارايي، كه اين حقوق شامل حقوق مالكانه و حقوق غير مالكانه مي‌باشد.

دارايي = حقوق نسبت به دارايي:

 

  • مالكانه (حقوق صاحبان سهام)
  •  

    حقوق مالكانه

    حقوق مالكان برابر است با تفاوت بين دارايي‌ها و بدهي‌هاي شركت كه اغلب خالص دارايي‌ها نيز ناميده مي‌شود. بر حسب سنت حقوق مالكان به دو گروه سرمايه پرداخت شده و سود انباشه طبقه‌بندي مي‌شد. سرمايه پرداخت شده نيز متشكل از سهام (عادي و ممتاز) و صرف سهام مي‌باشد. اما با وجود پديدار شدن اوراق بهادار مختلط مانند اوراق قرضه قابل تبديل به سهام، طبقه‌بندي انواع مختلف اوراق بهادار بسيار مشكل شد.

    تئوري حقوق مالكانه

    تئوري مالكيت

    بر اساس تئوري مالكيت، دارايي تحت تملك مالك و بدهي تعهدات وي مي‌باشد و در معادله حسابداري آن مالك در كانون توجه قرار مي‌گيرد.

    دارايي‌ها بدهي‌ها = سرمايه (ثروت مالك)

    طبق اين تئوري، درآمد موجب افزايش ميزان مالكيت و هزينه‌هاي دوره موجب كاهش آن مي‌شود. از اين رو سود خالص به صورت مستقيم به مالكان تعلق مي‌گيرد و هم چنين سود نقد پرداختي نشان دهنده برداشت از ثروت مالكان است.

    تئوري مالكيت به بهترين شكل ممكن در واحدهاي تجاري كه به صورت مالكيت انفرادي هستند و شركت‌هاي تضامني كاربرد دارد.

    هيئت استانداردهاي حسابداري مالي (FASB)با استفاده از اين تئوري مفهوم سود جامع را تعريف كرد. مفهوم سود جامع در بر گيرنده همه اقلامي مي‌شود كه طي يك دوره بر ميزان مالكيت اثر مي‌گذارند، به استثناي سود تضميني و رويدادهاي كه در بخش سرمايه انجام مي‌شود. از ديگر كاربردهاي ديگر تئوري مالكيت مي‌توان به ثبت سرمايه‌گذاري‌ها در واحدهاي فرعي كه از نوع تلفيق نمي‌باشند، اشاره كرد. از ديدگاه اين تئوري، سهم شركت مادر يا واحد تجاري اصلي از سود هر سال به حساب سرمايه اضافه مي‌شود.

    تئوري واحد تجاري

    بر اساس اين تئوري، تصور بر اين است كه يك سازمان داراي موجوديت و حتي شخصيتي جدا از مالكيت خود است و شركت الزاماً معرف بنيان‌گذاران و مالكان خود نمي‌باشد.

    دارايي‌ها = بدهي‌ها + حقوق صاحبان سهام

    از ديدگاه تئوري واحد تجاري، سود خالص نشان دهنده تغيير در اقلام باقيمانده در حقوق صاحبان سهام است، پس از اين كه ساير ادعاها تأمين شوند. به بيان ديگر فقط در صورتي سود خالص مي‌تواند به عنوان سود مشخص به سهامداران تلقي شود كه ادعاهايي نظير بهره اوراق قرضه و ماليات بر سود پرداخت شود و مابقي متعلق به سهامداران است. از اين رو مي‌توان بيان كرد، بهره اوراق قرضه و ماليات براي واحد تجاري هزينه نمي‌باشد، بلكه نوعي تقسيم سود مي‌باشد.

    كابرد اصلي اين تئوري در شركت‌هاي سهامي قابل مشاهده است، ولي مي‌توان در مورد شركت‌هاي غير سهامي كه داراي عمر و زندگي جدا از مالكان خود مي‌باشند، تئوري واحد تجاري را به كار گرفت.

    تئوري حقوق باقيمانده

    ديدگاه مبتني بر حقوق باقيمانده در فاصله بين تئوري مالكيت و تئوري واحد تجاري است. به بيان ديگر اين تئوري از نظر شكل معادله حسابداري بيشتر تئوري مالكيت و از نظر نوع واحد تجاري شبيه به تئوري واحد تجاري مي‌باشد.

    حقوق باقيمانده = دارايي‌ها حقوق خالص

    حقوق خاص شامل ادعاهاي بستانكاران و حقوق صاحبان سهام ممتاز مي‌شود. در واقع حقوق باقيمانده همان حقوقي است كه متعلق به سهامداران عادي است. ولي در برخي موارد كه شركت به ورطه ورشكستگي افتاده است، امكان دارد حقوق سهامداران عادي از بين برود و دارندگان سهام متاز يا دارندگان اوراق قرضه در گروهي قرار گيرند كه نسبت به مقادير باقي مانده داراي حق باشند.

    تئوري شركت‌هاي سهامي

    تئوري شركت‌هاي سهامي ديدگاهي گسترده‌تر از تئوري واحد تجاري ارائه مي‌كند. از ديدگاه تئوري واحد تجاري، سازمان به عنوان يك واحد اقتصادي جداگانه مورد توجه قرار مي‌گيرد كه اصولاً در جهت تأمين منافع دارندگان حقوق فعاليت مي‌نمايد، در حالي كه در تئوري شركت‌هاي سهامي، شركت سهامي به عنوان يك نهاد اجتماعي مورد توجه قرار مي‌گيرد كه جهت تأمين منافع بسياري از ذي‌نفعان فعاليت مي‌كند. از يك ديدگاه گسترده‌تر ذي‌نفع شامل سهامداران، بستانكاران، كاركنان، مشتريان، نهادهاي دولتي و ساير ذي‌نفعان مي‌باشد.

    دارايي‌ها = حقوق ذي‌نفعان

    اين ديدگاه در مورد شركت‌هاي سهامي بزرگ و نوين كاربرد بسياري زيادي دارد، زيرا آنها ناگزير به اثرات ناشي از اقدامات خود بروي گروههاي مختلف و كل جامعه توجه كننده و گزارش ارزش افزوده اقتصادي و حسابداري محيط زيست از كاربردهاي تئوري شركت‌هاي سهامي مي‌باشد.

    از ديدگاه شركت‌هاي سهامي، جايگاه سود انباشته در ترازنامه مشابه جايگاهي است كه آن در تئوري واحد تجاري دارد. در هر يك از اين ديدگاهها سود انباشته نشان دهنده بخشي از حقوق صاحبان سهام است و به گروه‌هايي تعلق دارد كه نسبت به حقوق باقيمانده داراي حق مي‌باشند و يا آن نشان دهنده حقوق تقسيم نشده است.

    از اين رو در تئوري واحد تجاري، سود انباشته نشان دهنده حقوق سهامداران و بستانكاران مي‌باشد، اما در تئوري شركت‌هاي سهامي، سود انباشته نشان دهنده حقوق تمامي ذي‌نفعان مي‌باشد.

    تئوري وجوه

    در تئوري وجوه رابطه مشخصي كه در ساير تئوري‌ها كه اقدام به شخصيت بخشيدن به شركت مي‌شود و آن را به عنوان يك واحد حقوقي يا اقتصادي مي‌شناسند، مطرح نيست. بلكه در تئوري وجوه يك واحد عملياتي و مبتني بر فعاليت در كانون توجه حسابدار قرار مي‌گيرد. اين حوزه فعاليت‌ها كه آن را وجوه مي‌نامند شامل گروهي از دارايي‌ها و تعهدات مربوطه و سرانجام محدوديت‌هايي مي‌شود كه نشان دهنده فعاليت‌هاي اقتصادي خاص مي‌گردد.

    دارايي‌ها = محدوديت نسبت به داراييها

    بر اساس اين تئوري، داراييها نشان دهنده خدمات آينده به وجوه يا واحد عملياتي هستند و بدهي‌ها نشان دهنده محدوديت‌هايي بروي داراييها مي‌باشند.

    در نهادهاي دولتي و غير انتفاعي تئوري وجوه بيش از جاهاي ديگر مفيد واقع مي‌شود. ولي تئوري وجوه در زمينه‌هاي خاص در درون شركت‌هاي سهامي مثل حسابداري شعب و حسبداري براي اموال، كاربرد دارد.

    طبقه‌بندي حقوق صاحبان سهام

    طبقه‌بندي در شركت‌هاي تضامني و تك مالكي

    در يك مالكيت انفرادي، همه حقوق مالكيت به صورت يك مبلغ (سرمايه) ارائه مي‌شود و با توجه به تئوري مالكيت اين حق نشان دهنده مالكيت شركت است. در شركت‌هاي تضامني حقوق مالكان مشابه حقوق مالك شركت‌هاي خصوصي است با اين تفاوت كه در شركت‌هاي تضامني سرمايه را بر حسب ميزان مالكيت هر شريك گزارش مي‌كنند. براي اعمال كنترل بر برداشت‌ها يا الزام به رعايت مفاد قرارداد مربوط به برداشت‌ها براي هر يك از شركا يك حساب برداشت جداگانه در نظر مي‌گيرند. ولي معمولاً در پايان دوره اين حساب‌ها در حساب سرمايه مي‌بندند، از اين رو در مورد منبع تأمين سرمايه هيچ طبقه‌بندي به وجود نمي‌آيد.

    طبقه‌بندي در شركت‌هاي سهامي

    روابط بين سهامداران و بستانكاران در شركت‌هاي سهامي بيشتر از روابط موجود در يك واحد تجاري كه به صورت مالكيت انفرادي يا شركت تضامني است. از اين رو، صورت‌هاي مالي در مورد روابط مزبور بايد اطلاعات بيشتري ارائه كند و مي‌توان گفت براي حقوق صاحبان سهام طبقه‌بندي متفاوتي وجود دارد.

    1- طبقه‌بندي بر مبناي ايجاد

    2- طبقه‌بندي بر مبناي مقررات قانوني

    3- بر اساس حق تقدم در حقوق

    سهام ممتاز ابتدا در اولويت است و بعد از آن سهام عادي

    صورت‌هاي مالي تلفيقي

    اگر شركتي مالك بيشتر سهام يك يا چند شعبه مربوط باشد و بر آن كنترل اعمال كند، از طريق تركيب داده‌هاي مالي و ارائه صورت‌هاي مالي تلفيقي براي كل شركت مي‌تواند اطلاعات مفيدي ارائه كند و افراد هم مي‌توانند با مراجعه به اين نوع صورت‌هاي مالي اطلاعات ارزنده‌اي به دست آورنده در مورد يك واحد فرعي يا گروهي از واحدهاي فرعي يك شركت بهتر است كه صورت‌هاي مالي جداگانه يا صورت‌هاي مالي تركيبي ارائه شود. براي تهيه صورت‌هاي مالي تلفيقي مي‌توان از يكي از دو روش:

  • غير مالكانه (بدهي‌ها)
  • تئوري مالكيت Proprity theory
  • تئوري واحد تجاري Entity Theory
  • تئوري حقوق باقيمانده Residual entity theory
  • تئوري شركت‌هاي سهامي Enterprise theory
  • تئوري وجوه Fund Theory
  • سرمايه پرداخت شده
  • سود انباشته
  • تجديد ارزيابي
  • سرمايه هدايي
  • سرمايه ثبت شده
  • اندوخته قانوني
  • اندوخته احتياطي (هدف پشتيباني از بدهي‌ها است)
  • اتحاد منافع (Pooling interest method)
  • خريد (Purchase Method)استفاده كرد.
  • تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۱/۰۴/۰۹ - ۱۱:۱۷
    اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
    برچسب ها:

    1
    1


    لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
    فراموش کردم
    تبلیغات
    کاربران آنلاین (0)