اگه حالشو نداری نیا تو...

چقد سخته دلت اونقدر بگیره که دیگه حتی آهنگای مورد علاقه ی اونم حالتو خوب نکنه

و نتونه حرف دلتو بزنه

چقد سخته تو ی شب به اندازه ی یک عمر پیر شی...

سخته تاوان اشتباهی رو که نکردی پس بدی...

سخته ازت اونقــــــــــدر انتظار داشته باشن که دیگه خودتم بدونی در توانت نیس اون همه تحمل

 افتضاحه که بخوای عقب بکشی...اما نتونی...

درسته که آدم تا یه حدی ظرفیت داره...

سخته بیشتر از ظرفیتت پُرِت کنن و جایی رو نداشته باشی خودتو خالی کنی...

بدترشم اینه که وجدانت قبول نکنه واسه خالی کردن دل خودت دل یکی دیگه رو پر کنی...

اینطوریه که آدم کم میاره

که رسماََ میگه دیگه بُریدم...

ک به جنون میرسه...

انسانه دیگه... به هر حال جایز الخطاست...

ممکنه دست به کارای خطرناکی بزنه!

 

 

 

ای سگ تو روحت روزگار که گ*ییدی زندگیمونو...قشنگ ریدی بهمون...قشنگااااااا

 

کاش آدما میتونستن بفهمن واسه خالی کردن خودشون حق ندارن کس دیگه ای رو پر کنن

کاش آدما یخورده درکشون بیشتر بود تا میفهمیدن...ههه بیخیال رفیق...همه میدونن چی کم دارن

اما بعضیا خودشونو به نفهمی میزنن

بگذریم...کسیو پیدا نکردم دردامو بش بگم

چون بعضی دردا واقعا جوریه که میترسی به زبون بیاریشونو هزارجور حرف بارت کنن

که بخوان ثابت کنن که چقدر احمقی...

بازم نتونستم دردمو بگمو یکم خالی شم...

فقط خواستم بدونین هیچی ارزش شکستن دل یک آدمو نداره

خیلیا اینو میدونن و خیلیم اِدِّعاشون میشه ولی وقت عمل که میرسه میشن اسکل عالم...

حیفه آدم بخواد همه چیشو///به هیچی///بفروشه...

 

احساس همدیگه رو به خاطر لجو لجبازی نکُشین لطفا...

بالایی خیلی بزرگه...میبینه همه چیو

مواظب باشین براتون گرون تموم نشه...

 

 

 

سخته که کوه درد باشیو...بقیه به آرامــــش ظاهرت حسادت کنن...

درد داره وقتی همه تورو با خنده هات میشناسن...ولی دیگه نمیتونی مثل سابق ازته دل بخندی...حتی جوری میشه ک دوستاتم میفهمن ک خنده هات مصنوعی و زورکی شده...

 

خنده ی تلخ من از گریه غم انگیز تر است...کارم از گریه گذشته است...ب آن میخندم