خاطرات مدرسه سری دوم

سلام .

فکر کنم سال دوم دبیرستان بود که انتخابات شوراهای مدرسه شروع شد . همه مدرسه در التهاب بود . حالا انتخابات تمام شد شکرعلی سلیمی  پسر محمدعلی اول شد . حسن ابراهیمی علا مه دوم شد  اکبر صمدی سوم و من چهارم شدم . اوضاعی شده بود مدرسه . یه چیز واسم خاطره شده اونموقع سر تبلیغات حسن ابراهیمی گفت خاتمی میارم مدرسه ( رییس جمهور ) بابایی گفت چرا . سر صف بود گفت این مدرسه اوضاش خرابه در مدرسه ررا با کش بستین . ؟ واسه اینکه در محکم نخوره به هم درو محکم بسته بودن .

 من کل سه سال راهنمایی را مپسر کلاس بودم . یادم نمی ره اسم بجه ها را می نوشتم هر کی بیشتر شلوغ میکرد جلوش ضربدر میزدم . عجب حالی میداد.علی احمدی (مدیر) میومد کتکشان میزد.

پرویز دینی معلم ریاضی واسه هنرمون هم میومد به علت کمبود معلم . غذا می اورد سر کلاس به ما می گفت نقاشی بکشید بعد اون مینشست غذا می خورد . یادش بخیر .یه سال نقدی معلم هنرمان بود .

سر کلاس زبان 3 با کریمی منو صدا کرد پای تخته گفت روخوانی بخون . کلمه ای اتوبوسها ( باسوز ) را بیزیز خوندم . سه بار پرسید گفتم بیزیز گفت از کلاس بروبیرون یه کشیده زد رفتم بیرون ..

سر کلاس عربی سال اول دبیرستان با اقای اذرشب  منو صدا میکردپای تخته عربی بنویسم . ولی چون قدم کوتاه بود یه صندلی میزاشتم زیر پام دستم به بالای تخته می رسید.

 یادمه سال  ریاضی 2 سال دبیرستان اولین تجدیدی را اوردم . اونموقع تو مدرسه ی جلوی سپاه بودیم نشسته بودم پشت کانتینر ( کتابخانه ) زار زار گریه می کردم ریاضی مون با اقای جوادپور بود شده بودم 9.5یادش بخیر.

بقیه پست بعدی