عزادارى بر حضرت فلسفههاى سازنده و تربیتى متعددى دارد، از جمله:
1 - حفظ مکتب و شریعت :
زنده داشتن یاد و تاریخ پرشکوه نهضت حسینى، که الهام بخش روح انقلابى و ستم ستیزى است.
یعنى احیا و زنده داشتن نهضت عاشورا موجب زنده نگهداشتن و ترویج دائمى مکتب قیام و انقلاب در برابر طاغوتها و تربیت کننده و پرورش دهنده روح حماسه و ایثار است.
یعنى: عزادارى براى اهل بیت: موجب احیاى یاد و نام آنها و در کنار آن فرهنگ و مکتب و هدف آنان است. به عبارت دیگر در شکل یک پیوند روحى راه آنان به جامعه الهام گشته و پیوستگى پایدارى بین پیروان مکتب و رهبران آن برقرار مىسازد و دیگر گذشت قرون و اعصار نمىتواند بین آنان جدایى افکند. همین مسأله موجب نفوذ ناپذیرى امت از تأثیرات و انحرافات دشمنان مىگردد و مکتب را هم چنان سالم نگه مىدارد و یا تحریفات و اعوجاجات را به حداقل مىرساند. از همینروست که استعمارگران براى نابودى ملل اسلامى مىکوشند رابطه آنان را با تاریخ پر افتخار صدر اسلامى قطع نمایند تا با ایجاد این خلاء زمینه القاى فرهنگ خود را فراهم آورند. اینها از آثار اجتماعى عزادارى است و آثار روانى و تربیتى دیگرى نیز دارد.
امام خمینی قدس سره مىفرماید: روضه سیّد الشهداء علیه السلام براى حفظ مکتب سیّد الشهداء علیه السلام است، حرف سیّد الشهداء علیه السلام حرف روز است، همیشه حرف روز است، اصلاً حرف روز را سیّد الشهداء علیه السلام آورده است و سیّد الشهداء علیه السلام را این گریه حفظ کرده است، مکتبش را این مصیبتها و داد و قالها حفظ کرده است .
صحیفه نور ج 8 ص 69.
و در جاى دیگر مىفرماید: شاید غرب زدهها به ما مىگویند که ملت گریه! وشاید خودىها نمىتوانند تحمل کنند که یک قطره اشک مقابل چقدر ثواب است، این گریه است که یک ملت را بسیج مىکند براى یک مقصد اسلامى، مجلس عزا نه براى این است که گریه بکنند براى سیّد الشهداء علیه السلام و اَجر ببرند - البته که هست - ودیگران را از اجر فردى نصیب کند؛ بلکه مهم آن قضیّه سیاسى است که ائمه ما در صدر اسلام نقشهاش کشیدهاند که تا آخر باشد .
صحیفه نور ج 13 ص 156.
2 - پیوند عمیق عاطفى بین امت و الگوهاى راستین :
عزادارى نوعى پیوند محکم عاطفى با مظلوم انقلابگر و اعتراض به ستمگر است و به تعبیر استاد مطهرى: «گریه بر شهید شرکت در حماسه اوست.
یعنى این تحول روحانى که در جلسات عزادارى ایجاد مىشود، زمینه را براى تحولات اجتماعى فراهم ساخته. و در واقع زمینه را براى حفظ آرمانهاى آن حضرت و پیاده کردن آن فراهم مىسازد؛ چنان که امام راحل مىفرمود: ما هر چه داریم از محرم و عاشورا داریم. انقلاب اسلامى ایران و هشت سال دفاع سر فرازانه و پیروزمند ارتباط مستقیمى با مجالس سوگوارى و عزادارى دارد. و در طول تاریخ نیز شیعیان با همین مجالس عزادارى، توانستهاند هویت جمعى خود را حفظ و در برابر ظالمان و فاسدان ایستادگى کنند.
3 - اقامه مجالس دینى در سطح وسیع و آشنا شدن تودهها با معارف دینى :
4 - پالایش روح و تزکیه نفس :
گریه بر امام حسین علیه السلام و حزن و اندوه، بر مصائب آن حضرت موجب تحول درونى گشته و به دنبال آن عامل رشد روحانى انسان مىگردد و پس از آن مقدمات تقوا و نزدیکى آدمى را به خدا فراهم مىسازد.
5 - اعلام وفادارى نسبت به مظلوم و مخالفت با ظالم :
در مجالس عزادارى با توجه به شعار حماسه آفرین امام حسین علیه السلام در روز عاشورا که فرمود :
فإنّی لا أرى الموت إلا سعادة ولا الحیاة مع الظالمین إلا برماً
تحف العقول ص 245، شرح الأخبار للقاضی النعمان المغربی ج 3 ص 150، مناقب ابن شهر آشوب ج 3 ص 224، بحار الأنوار ج 44 ص 192.
مردم از طرفى با انعقاد پیمان ناگسستنى با مظلومى که مرگ در راه عقیده را سعادت و سازش با ستمگر را مایه ننگ مىداند وفادارى خود را در عدم سازش با ظالمان و مبارزه بى امان با هرگونه مظاهر استبداد اعلام مىکنند.
و همین وفادارىها است که ملتها را در برابر طمع استعمار گران بیمه مىکند و راه نفوذ استثمارى را براى همیشه مسدود مىسازد.
و از طرف دیگر نفرت خود را با سیاست اسلام زدایى دودمان ننگین بنى امیه که با نسبت دروغ به پیامبر گرامى احادیثى را در راستاى سرکوبى نهضتها و قیام مردم در برابر حکومت ستمگران، جعل و در میان مردم منتشر ساختهاند، ابراز مىدارند.
و حدیثى را که از قول خلیفه دوم نقل می کنند که گفته است :
فأطع الإمام وإن کان عبداً حبشیّاً ، إن ضربک فاصبر ، وإن أمرک بأمر فاصبر ، وإن حرَمَک فاصبر ، وإن ظلمک فاصبر ، وإن أمرک بأمر ینقص دینک فقل: سمع وطاعة ، دمی دون دینی .
سنن البیهقی: 159/8، المصنف لابن أبی شیبة: 737/7، کنز العمال: 778/5، الدر المنثور: 177/2.
در برابر رهبر جامعه اگر چه اجنبى هم باشد، فرمانبردار باش، اگر در حق شما ستم روا داشت صبر کنید، اگر دستور ناروا صادر کرد، تحمل نمایید، و اگر شما را از حق مسلم خود محروم ساخت بردبارى کنید، و اگر فرمان ضد دینى داد بدون چون و چرا اجرا نمایید، و دین خود را فداى جان خویش گردانید.
و از همه مهمتر این که در روایتى به دروغ و افتراء، از قول رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نقل کردهاند که فرموده است:
یکون بعدی أئمة لا یهتدون بهدای ولا یستنون بسنتی ، وسیقوم فیهم رجال قلوبهم قلوب الشیاطین فی جُثمان أنس . قلت : کیف أصنع یا رسول الله ! إن أدرکت ذلک ؟ قال : تسمع وتطیع للأمیر وإن ضرب ظهرک وأخذ مالک فاسمع وأطع .
صحیح مسلم: 20/6 ، کتاب الأمارة باب الأمر بلزوم الجماعة ح 51.
پیشوایانى بعد از من خواهند آمد که نه از هدایتهاى من بهرهاى بردهاند و نه به سنت من عمل مىکنند، و قلوب آنان همانا قلوب شیاطینى است که در درون جسم آدمى قرار گرفته باشد.
راوى مىپرسد: اگر چنین عصرى را درک نمودیم وظیفه ما چیست؟
حضرت فرمود: تکلیف شما پیروى از این چنین حاکمان جور است، اگر شما را مورد ضرب و شتم قرار دهند، و اموال شما را غارت نمایند، وظیفه شما اطاعت و فرمان بردن است.
و با توجه به این چنین روایات ساختگى است که فقهاء اهل سنت هرگونه قیام در برابر حاکم جائر را محکوم نموده و جایز نمىشمارند.
نووى عالم بلند آوازه اهل سنت مىگوید:
وأمّا الخروج علیهم وقتالهم فحرام بإجماع المسلمین وإن کانوا فسقة ظالمین ، وقد تظاهرت الأحادیث بمعنى ما ذکرته ، وأجمع أهل السنة أنه لا ینعزل السلطان بالفسق .
شرح مسلم للنووی: 229/12.
قیام و مبارزه با حاکمان - اگر چه این حاکمان فاسق و ستمگر باشند - به اجماع مسلمین (البته مسلمین فریب خورده دستگاه جور) حرام است. و حاکم جامعه با ارتکاب ستم از منصب خویش عزل نخواهد شد.
وهکذا عن التفتازانی فی شرح المقاصد والقاضی الإیجی فی المواقف .
شرح المقاصد ج 2 ، ص71 ؛ المواقف: 349/8.
همین سخن را تفتازانى و ایجى از بنیان گذاران مکتب کلامى اهل سنت گفتهاند.
چقدر فرق است میان پیشواى یک ملتى که مىگوید :
فأطع الإمام... إن ضربک فاصبر ، وإن أمرک بأمر فاصبر ، وإن حرَمَک فاصبر ، وإن ظلمک فاصبر ، وإن أمرک بأمر ینقص دینک فقل : سمع وطاعة ، دمی دون دینی.
و میان رهبر جامعهاى که فریاد مىکند :
من رأى سلطانا جائرا... یعمل فی عباد الله بالاثم والعدوان ثمّ لم یغیّر بقول ولا فعل ، کان حقیقاً على الله أن یدخله مدخله.
تاریخ الطبری ج4 ، ص 304 ، باب : ذکر اسماء من قتل من بنی هاشم مع الحسین علیه السلام و عدد من قتل من کل قبیلة من القبائل التی قاتلته ؛ الکامل فی التاریخ - ابن أثیر جزری - ج 4، ص 48، باب : مقتل الحسین رضی الله عنه ، بحار الأنوار ج 44 ، ص 382 ، باب : ما جری علیه بعد بیعة الناس لیزید إلی شهادته .
هر کس سلطان ستمگری را دید ... در میان مسلمین با گناه و دشمنی و مخالفت با حق حکمرانی می کند و به هیچ شیوه ای ( اعم از گفتار و عمل ) قابل تغییر و اصلاح نیست ، بر خداوند سزاوار است که او را در جایگاه واقعیش ( جهنم ) وارد کند .
و لذا امروز مىبینیم که دشمنان اسلام بویژه امریکا با تمام توان و امکانات به مبارزه با این فرهنگ شورش و قیام در برابر استبداد در آمده ولى سیاستهاى اسلام کشورهاى دیگر را که روحیه سازش با استبداد را از رهبران خویش به ارث بردهاند، تأیید مىکند.
6 - وحدت هماهنگى میان امت اسلامى:
یکى از برکات پربار عزادارى و گریه براى حضرت سیّد الشهداء علیه السلام ، وحدت و هماهنگى میان اقشار مختلف اسلامى است که در سایه گردهمآیى مردم در ایام سوگوارى حضرت در مساجد و تکایا و در سینه زنىهاى خیابانها است.
و این گردهم آیىها، نالهها و سینهزنى هاى هماهنگ، قلبهاى مردم را با یکدیگر نزدیک نموده و کدورتها را مرتفع ساخته و باعث یکپارچگى ملت اسلامى مىشود و از جمعیت پراکنده قدرت بزرگ مىسازد و ملت اسلامى را در برابر نفوذ دشمنان بیمه مىکند.
امام خمینى قدس سره مىفرماید: ما ملّتِ گریه سیاسى هستیم که با همین اشک، سیل جریان مىدهیم و خرد مىکنیم سدهایى که در مقابل اسلام ایستاده است .
صحیفه نور ج 13 ص 156
همین گریه است که کارها را پیش برده است، همین اجتماعات است که مردم را بیدار مىکنند.
صحیفه نور ج 13 ص 157.
همه روضه بخوانند، همه گریه بکنند، از این هماهنگتر چه؟ شما در کجا سراغ دارید که یک ملّتى این طور هماهنگ بشود؟ کِى اینها را هماهنگ کرده؟ اینها را سیّد الشهداء علیه السلام هماهنگ کرده است... در کجاى عالم سراغ دارید مردم این طور هماهنگ باشند... این هماهنگى را از دست ندهید .
صحیفه نور ج 10 ص 217.
براى اطلاع بیشتر به کتاب فلسفه عزادارى نوشته محمدى نیا ص 56 به بعد مراجعه شود.
موفق باشید