چند ویژگی شخصیتی و چند اقدام اساسی دکتر جلیلی در شورایعالی امنیت ملی

دلایل حمایت از دکتر جلیلی
۱ اهمیت مقاومت دلیل اولی که من به نتیجه رسیدم که رای به جلیلی دهم، از جنس دغدغه های مرسوم مثل اقتصاد، و… نیست. بلکه در کلان جمهوری اسلامی است، و آن اینست که به مقاومت و سیاست مقاومتی بسیار نیاز دارد و نباید به هیچ وجه حتی شائبه تساهل در آن نباید وارد شود. آقای جلیلی تنها کسی است که خجالت نمی کشد بگوید من مقاومت می کنم. بقیه کاندیداها مسئله اولشان مقاومت نیست. ولی او شعارش مقاومت رمز پیشرفت است. جنس کار ما هم در مسئله اداره کشور به خصوص در مقاومت، از جنس ابتلائات عمومی است. در ابتلائات واقعاً ساخت درونی ما عامل واکنش می شود. این از جنس امتحانات سخت است، که ساخت درونی را واضح می کند که چقدر تحمل دارد. مسئله ریاست جمهوری به یک ساخت خیلی قوی نیاز دارد. هر کسی می آید باید کاملا نشان داده باشد که به مقاومت کاملا معتقد است. وقتی بیرون و درون را می بیند و رییس جمهور می شود، نباید فکرش به سمت عدم مقاومت برود. کسانی که دنبال سازشند اطراف هر رییس جمهوری را خواهند گرفت و شخص او است که نباید عوض شود.

۲ شناخت دقیق و همه جانبه از مساله مقاومت به ویژه در عرصه اقتصاد
آقای جلیلی در سالهای گذشته شناخت خوبی نسبت به مسائل اقتصادی بخصوص تحریم و … پیدا کرده است. چرا که محور تحریم و مقابله با آن در دبیرخانه شورای امنیت مستقر است. این شناخت هم صرفا سیاسی نیست. ایشان در مسائل کلان تحریم تصمیم گرفته و کاملاً از تحریم ها و اثراتش مطلع است. برعکس بقیه که خیلی از تحریم اطلاع ندارند. خیلی هم واضح نسبت به آن موضع نمی گیرند. یک جمله دو پهلو می گوید که معلوم نیست بعداً با آن چه رفتاری خواهد کرد.

۳ اثر بالای رای جلیلی در عرصه بین المللی اگر او رای مردم را بگیرد، خیلی پیام واضحی برای غرب دارد که خط مقاومت در کشور ما ادامه دارد. وقتی به غرب بگویند جلیلی رییس جمهور شد؛ می فهمند با ساختار غیر قابل نفوذ مواجه هستند. اما اگر کس دیگر رای بیاورد، پیامش این است که ممکن است با این نفر جدید بتوان کشور را به عقب نشینی وادار کرد. قبل از انتخابات ۸۸، ما به نقطه اوجی رسیدیم که غرب در آستانه عقب نشینی رسید. در آن روز با فتنه خراب شده بود. بعد از ۴ سال دوباره توانستیم به آن اقتدار برسیم و الان نیاز به یک سیگنال در همان سطح به غرب داریم که کشور این مسیر را ادامه می‌دهد.

۴ ویژگی‌های شخصیتی
جلیلی چند ویژگی شخصی دارد که مطلوب است: آرامش، تحت تاثیر محیط قرار نگرفتن، عدم تصمیم‌گیری آنی و هیجانی. مقایسه کنید بین ایشان و برخی ها که در مناظره به سرعت عصبانی شدند. کسی باید مدیر شود که با هر خبری، آرامشش را حفظ کند. خصوصا در سطح رییس جمهور، می توان افتخار کرد که یک رییس جمهور متین و غیر احساساتی داریم. یک شخصیت سیاسی بالا در سطح بین المللی و…
آقای جلیلی گفت که من قبل از موعد تبلیغات، تبلیغ نکردم، چون اگر این مجوز را برای خودمان صادر کنیم، فردا چیزهای دیگر را هم برای خودمان مجوز می دهیم. کاندیداهای دیگر اگر خطاهای کوچکی هم داشته باشند، بعدا این ها بزرگ می شود. کسانی را می بینیم که شعارشان اصلا انقلابیت نیست، کارآمدی است. اصلا چرا او باید برای ما حزب اللهی ها مطرح باشد؟ پایبند بودن به اصول، در عرصه عملی در حد ریاست جمهوری، بسیار سخت است. اگر بخواهید مستمرّاً به اصولتان پایبند باشید، خیلی سخت است. دعواهای زیاد بین سرعت کار و کیفیتش، کارآمدی و صرفه جویی، نگاه کوتاه مدت و بلند مدت، و… رخ می دهد. وقتی آدم ها در عرصه های کوچکتر خودشان را نگه ندارند، فردا که کار کشور به دستشان افتاد، و انتقاد رسانه ها و فشار خارجی و پروژه ها و مطالبه رهبری و مردم و…. همه قاطی شد، پایبندی به اصول خیلی سخت است و نمی توان خود را به اصول پایبند نگه داشت.
در جامعه بگوییم، که ایشان چند تا من گفته؟ چند تا نقد شدید دولت کرده؟ چند تا تخریب دیگران کرده؟ در صورتی که در این چند سال ایشان فشار بسیاری تحمل کرد. اگر کسی بخواهد افشاگری کند، جلیلی است. شما ببینید با چه اخلاقی، همین ها را نمی گوید. نمی گوید تصمیم کارِ ریگی را من گرفتم.

۵ تجربه شورای عالی امنیت ملی تجربه ایشان در شورای عالی امنیت ملی تجربه مهمی است . البته تجربه مال شخص ایشان نیست. تیم داشته است. سه چهار اقدام اساسی که به طور طبیعی دستگاه های دولتی انجام نمی دادند ایشان مدیریت کرده و نتیجه را حاصل کرده اند. مثلا: - پرتال ارزی: ما در کشور فرایند واردات داریم، این گونه که ثبت سفارش می دهیم، در بانک با نرخ قانونی ارز می گیریم، و بعد در گمرک جنس را تحویل می گیریم. این چرخه سه گانه در گذشته به هم وصل نبوده. مثلا سفارش پرتقال می داده، ارز می گرفته و سیب زمینی وارد می کرده و این که ارزش را از کجا آورده معلوم نمی شود. حتی ممکن است ارزش را بگیرید و کالا را وارد نکند و… این یک کار مهم زیرساختی ساز و کاری برای کشور است. این خیلی کار مهمی بود در اقتصاد کشور، و ایشان ایستاد پای کار و مدیریت کرد وزارت اقتصاد، صنعت، بانک مرکزی، وزارت اطلاعات و… . - معوقات بانکی: کار دومی که در شورا انجام شده، مسئله معوقات بانکی است. ایشان انجام داده و فشار آورده که این لیست را در بیاورند. این یک کار خیلی مهم است. این اصلا در کشور مسئله نبود، ایشان ایستاد که مسئله شد. - در بحث های زیربنایی، یک پرتال تجاری داریم: در کشور، به راحتی ۱۰۰ کامیون بار گم می شود. قاچاق خیلی اش این است که در بندر عباس بار می کند که در گمرک تهران ترخیص کند، و این نمی شود. به تهران نمی رسد که عوارض بدهد و … . این پرتال این مشکل را هم می تواند حل کند. - دیگر بحث ترانزیت است: تمام این مطالب ترانزیت هایی که در مورد کشورها گفته می شود، ایشان کرده اند.

۶ برنامه آیا کسی برنامه بقیه را خوانده؟ وجود مقداری کاغذ که مهم نیست، مهم داشتن دید و محتوا است. اصلِ برنامه اصلاح ساختار دولت است. دقت کنید وقتی بحث ها تخصصی می شود، همه حرف ها شبیه هم است. مسکن مهر را همه گفتند ادامه می دهیم، ترانزیت را همه گفتند و …. . همه این کارهای خوب، سال ها است که در کشور دارد گفته می شود. نظام سلامت ما از برنامه چهارم تا حالا قرار بوده اصلاح شود تا حالا. برنامه های چهارم و پنجم را کنار هم بگذارید، و ببینید چقدرش کلا اجرا نمی شود. چون ساختار اداری برای این ها طراحی نشده. اگر مسکن مهری ساخته می شود، به خاطر این است که دو مرد واقعی پای کار ایستاده اند. وگرنه که از ساختار وزارت مسکن که این ها در نمی آید. آقای جلیلی هم به اصلاح ساختار رسیده است. این نیست که کسی به او گفته باشد. من که این تشخیص ایشان را شنیدم، احسنت گفتم. کسی که تشخیص داده اولویت را، خودش خیلی چیزها را می تواند درست کند. الان ساختار طوری است که اگر رییس جمهور پای کاری بایستد، کار انجام می شود. وگرنه نمی شود. این که دنبال رییس جمهور قدرتمند اجرایی می گردیم، به خاطر غلبه بر این ساختار اداری است. حالا یک کسی پیدا شده دست روی اصل کار گذاشته است. مثلا این که می گوید ما باید سفرهای وزارتی داشته باشیم. آقایی گفت این تغییر دولت، راننده خوب هم می خواهد، درست است. ولی راننده اجرایی نمی خواهد پروژه ای نمی خواهد، بلکه آدم فکری و تحلیلی می خواهد.
آقای جلیلی هر جا که بوده، در مراکز نرم افزاری پیچیده بوده. حل یک مسئله سیاست خارجی، پیچیده تر از کشیدن یک اتوبان است. آقای جلیلی که در بازرسی وزارت خارجه بوده، بعد در دفتر رهبری، بعد در معاونت امریکا و اروپا که اصل سیاست خارجی ما بوده. بعد در شورای امنیت که هم هسته ای پیچیده بود، و هم بحث تحریم و … هم به آن اضافه شد. نیاز ما بیشتر از آدم توانمند اجرایی با فرد توانمند فکری نیاز داریم که بتواند مسائل را درست راهبری کند.