من باختم به خود .....باختم به آدم های فرشته نما ....باختم به شاهزاده های شهر قلبهای سنگی ....وحال ....در گوشه اتاقم ...تنها...حماقت هایم را میشمارم!!!! و آرام این جمله زاده می شود ....سنگ باش تا سنگسار نشوی....!... تاریخ درج: ۹۳/۱۲/۱۱ - ۱۵:۱۲( 10 نظر , 79
بازدید )
دلم در مسیری رو به تباهی ....دیده هایم اسیر در هر نگاهی ....دست هایم آلوده ی هر گناهی پاهایم مانده در باریکه راهی آخرین امیدم مقصد سیاهی تنها فرستم اندک آهی ........از این همه هیچ چه خواهی ؟؟؟؟... تاریخ درج: ۹۳/۱۲/۱۱ - ۱۴:۵۹( 2 نظر , 79
بازدید )
این دلم امشب عجب حس عجیبی میکند .در درونش گوءیا حس غریبی میکند .ای غریبه کیستی دل را تصرف کرده ای کین چنین دل با من اش حس غریبی میکند .نیست این احساس را نام و نشان جز که گویم این دلم حس غریبی میکند آشنایی و زعلم خاص میگویی که دل هر دمی از جهل ها حس غریبی میکند... تاریخ درج: ۹۳/۱۲/۱۱ - ۱۴:۵۰( 35 نظر , 137
بازدید )
کیستی ؟کیستی؟ که نبودنت تمام بودم را پر کرده است دراعماق تاریک دل خویش سایه روشنی از تو چشم را به خراش عشق می نوازد این وجودی که وسیع ترین عرصه ی نیاز گشته حضور وسیع تو رابه گدایی می نشیند تا با نیمه ی دیگرش خلا تاریکش را به اختری مشعشع مبدل سازد که خلال های تاریک و روشن حقیقت را نیز در یابد... تاریخ درج: ۹۳/۱۲/۱۱ - ۱۴:۳۰( 4 نظر , 78
بازدید )
دلم دیگر به جان آمد.... از این آشفته بازاری ازاین ظلمت پرستیدن به نام نور و بیداری اگر بشکستنم صدبار شدم عاشق تر از هر بار شدم از عشق او هشیار که گشتم این چنین بیمار .... تاریخ درج: ۹۳/۱۲/۱۱ - ۱۴:۱۵( 2 نظر , 81
بازدید )
خواننده ی محترم باید بگویم دنیا به هیچ کس وفا نکرده و نخواهد کرد .از لیلی و مجنون گرفته تا شیرین وفرهادها .جهرام وگلزارها .یوسف و زلیخاها و.......در طول عمرم عاشق نبودم و با بی وفایی دنیا مبارزه کرده ام وحال به این نتیجه رسیده ام که عشق لطافت زندگی است و زندگی بدون عشق چون گورستانی آرام و خاموش است ... تاریخ درج: ۹۳/۱۲/۰۸ - ۱۳:۰۹( 14 نظر , 59
بازدید )