به آرامیــــــ آغاز به مردن می کنیــــ ...
به آرامیــــــ آغاز به مردن می کنیــــ ...
اگر سفر نکنی ، اگر کتاب نخوانی ،
اگر به اصوات زندگی گوش ندهی ،
"عشــــق و زندگـــــی"
نوشته شده توسط عشـــق و زنـدگــی
اگر از خودت قدردانی نکنی ،
به آرامیــــــ آغاز به مردن می کنیــــ ...
زمانی که خود باوری را در خود بکشی ،
وقتی نگذاری دیگران به تو کمک کنند ،
به آرامیــــــ آغاز به مردن می کنیــــ ...
اگر برده ی عادت خود شوی ،
اگر همیشه از یک راه تکراری بروی ،
اگر روزمرگی را تغییر ندهی ،
اگر رنگ های متفاوت به تن نکنی ،
یا اگر با افراد ناشناس صحبت نکنی ،
تو به آرامیــــــ آغاز به مردن می کنیــــ ...
اگر از شور و حرارت ، از احساسات سرکش ،
و از چیزهایی که چشمانت را به درخشش وامی دارند ،
و ضربان قلبت را تندتر می کنند ، دوری کنی ...
تو به آرامیــــــ آغاز به مردن می کنیــــ ...
اگر هنگامی که با شغلت ، یا عشقت شاد نیستی ، آن را عوض نکنی ،
اگر برای مطمئن در نامطمئن خطر نکنی ،
اگر ورای رویاها نروی ،
اگر به خودت اجازه ندهی
که حداقل یک بار در تمام زندگی ات
ورای مصلحت اندیشی بروی ...
امروز زندگیــــــــ را آغاز کن !
امروز مخاطره کن !
امروز کاری کن !
نگذار که به آرامیـــــــــ بمیریـــــــــــ ...
شادی را فراموشـــــــــــــ نکن ...
"عشــــق و زندگـــــی"
|