ایشان ناشناس میدون خراسانه . . .
روبروی بوستان کوثر . . .
اوستا جلیل موتور ساز . . .
بهترین موتور ساز تهرون و از اولین یاران دکتر چمران تو جنگ های نا منظم . . .
کسی که ترک موتورش چند بار آقا رو برده بود برا شناسایی مناطق جنگی . . .
سال 61 که ترکش خمپاره درست خورد تو جمجمه اش گفتن شهید شد و بردنش سرد خونه . . . ولی تو سردخونه دیدن که زنده است و الان این جمجمه ای که داره مصنوعیه . . .
حالا از دست راستش هم بگذریم که کلا کار نمیکنه . . .
چند سال بعد به همراه پدرش میرن جماران خدمت امام (ره) . . .
جلیل میخواد امام رو بغل کنه که اطرافیان اجازه نمیدن . . .
اینجاست که آقای خامنه ای میگن:
«ایشان را میشناسم، از خودمان هستند، ما را در سوسنگرد چند بار برای شناسایی بردند»
وقتی امام جلیل رو بغل میکنن و کاسه ی سرشو میبینن . . . گریه میکنن . . .
اوستا جلیل حتی نمیتونه حرف بزنه . . .
فقط چند کلمه : سلام، بله، آقا، نه و یا علی . . .
باباش جانباز انقلاب . . . برادرش شهید جنگ . . . خودش هم شهید زنده . . .
ـ جلیل میخنده:
وقتی پدرش از امام تعریف میکنه . . .
ـ گریه میکنه :
وقتی پدرش از خاطرات ابوالفضل برادر شهیدش میگه . . .
ـ و با اشاره از پدرش میخواد سکوت کنه:
وقتی که پدرش میخواد از کارهایی که جلیل در جبهه کرده بود حرف بزنه . . .
فقط خواستم بگم خیلی مردی اوستا جلیل . . . به مولا خیلی مردی . . . تویی که زبونت . . . جمجمه ات . . . دستت و کل بدنت رو دادی . . . تا من و امثال من امروز باشیم . . . شاید لب باز نکنی و نگی که چیکارا برامون کردی . . . ولی چشمات شهادت میدن که کم نزاشتی . . .
دمت گرم
خدایا منم باشهدا محشور کن
فدات بشم اوستا جلیل