جوان آذربایجانی که در این تنگنای سیاسی. اقتصادی. اجتماعی واقع در ایران زندگی میکند حقوقی را برای خویش درک میکند و در طلب آنها گامهایی برمیدارد و راههایی را برای رسیدن به آنها جستجو میکند و در این جستجو با حرکت سیاسی اجتماعی بنام حرکت ملی آذربایجان آشنا میشود.
وی برای احقاق حقوقش,خود را نیازمند مشارکت در این میبیند ولی برای مشارکت در این حرکت تضمینی را برای آینده خویش میخواهد.
جوان آذربایجانی ترقی خواه است,او در عصری بنام عصر ارتباطات زندگی میکند و بوسیله رسانه ها و دستگاههای ارتباط جمعی طرز حیات هم عصرهایش را در کشورهای مترقی و توسعه یافته مشاهده میکند و میخواهد هم تراز با آنها زندگی کند.
او خواستار آزادی بیان,آزادی عقیده,رفاه هرچه بیشتر است.
وی با مطالعه و آشنایی با با تاریخ پر افتخارش بر پدران خویش میبالد و هر چه بیشتر با روح ملی پیوند پیدا میکند.
میتوان گفت که وی به هویت خویش میبالد.این هویت , فرهنگ زیر ساخت زندگی وی را فراهم میکند و حرکت ملی آذربایجان تا کنون گامهای روشنی برای هویت طلبی وی برداشته است ولیب متاسفانه این حرکت از روبنای زندگی او صراحتا اعلان موضع نکرده است.روبنایزندگی او اقتصادش میباشد.
اقتصادی که برای زیستن در جامعه ای مدرن و توسعه یافته بشدت به آن نیازمند است یعنی برای مدرن تر و پیشرفت جامعه,اقتصاد جامعه نیز باید پیشرفت کند.
ولی متاسفانه بیشتر پیشروان حرکت ملی آذربایجان به این موضوع مهم توجه لازم را نکرده و دم از ناسیونالیسم ناب[ناب میلتچی]میزنند.این جوان خواستار رفاه بیشتر در کنار هویت ملی خویش است.توجه مکرر و محض به تاریخ چند هزارساله شاید ریشه وجودش[زیربنا]وجودش را قویتر کند ولی رفاهی برای وی تامین نخواهد کرد.این زیر بنا و رو بنا باید بطور موازی و در کنار هم حرکت کنند. کسانی که خواهان [ ناب میلتچی]ناسیونالیسم ناب هستند و این کلمه را بطور مکرر بکار میبرند،بنظر من از این کلمه برای اتحاد ملت ترک ایران بکار میبرند.صحیح است که این اتحاد سطح کمی حرکت را افزایش دهد ولی سطح کیفی حرکت مورد بی توجهی قرار گرفته و پس از مدتی موجب ریزش شرکت کنندگان در حرکت میشود.
پیشروان حرکت باید دقت داشته باشند که ناسیونالیسم در فاز مثبت باشد و وارد فاز منفی نشود و تبدیل به ایده ای شووینیستی و نژاد پرستی نگردد.گفتمان غلطی که اگر چه بطور نادر ولی متاسفانه در میان حرکت ملی مشاهده میشود باعث ابهام در دشمن شناسی میشود.عدهای دشمن را ملتهای دیگر میپندارند که ایده ،ایدهای بسیار خطرناک و غلط است. دشمن ملت آذربایجان سیستم است، آن سیستمی که باعث تبعیض در ایران میشود.
بالاخره ترس جوان آذربایجانی از تفکرات شووینیستی است که در این عصر جایی ندارد.ترس این جوان از این است که نکند همانند انقلاب فرهنگی جمهوری اسلامی دوباره تکرار شود ولی این بار با نام جدید و بنام انقلاب فرهنگی تورکچولوق.
تورکچولوق از نوعی که فقط اجازه انتشار کتب ترکی را دهد،تورکچولوق از نوعی که فقط اجازه گوش دادن به موسیقی آذربایجانی را دهد،تورکچولوق از نوعی که این جوان را از گیر و بندهای مذهبی و شووینیستی گذشته رها کرده و دچار محدودیتهای جدیدی کرده است.
این نوع تورکچولوق گذار به دموکراسی را فراهم نمیکند بلکه انرژی ایجاد شده در سطح جامعه را به نفع خود بکار میبرد.در نهایت جوان آذربایجانی با امید:
بازشناسی و اشاعه فرهنگ و هویت آذربایجانی
ایجاد فضای دموکراتیک در جامعه آذربایجانی
بهبود وضع اقتصادی افراد جامعه
زندگی مرفه و مدرن
وارد این عرصه سیاسی شده است،و تمامی احزاب و یا جریانهای فکری در حرکت ملی آذربایجان باید به خواسته های این جوان توجه کنند.
{ بهزاد تبریزلی }