لعنت به من چه ساده دل سپردم/ لعنت به من اگه واسش میمردم/ دست منوگرفت وبعد ولم کرد لعنت به اون که عاشقم کرد. (مخاطب خاص) ...

دلم با عشق تو عاشق ترین شد/تمام لحظه هایم بهترین شد/ ولی بی مهرییت کار دلم ساخت /دل تنهای من تنهاترین شد. ...

دلی که بردی نگاهی که دزدیدی احساسی که پژمردی دستانی که گرفتی صدایی که شبها با آن آرام می گرفتی نان ونمکی که خوردی حتی نمکدانی که شکستی همه حلالت باشد.! جز لرز دلم در اولین نگاه حرامت باشد لحظه ای که مرا به گناه عادت دادی و رفتی. ...

بعضی وقتا بایدیقه دلتو بگیری.بزنی تو گوشش.باتمام قدرت سرش داد بزنی بگی خفه شو دیگه بسه!تا الان هرچی کشیدم هرچقدر سوختم بخاطر توبوده. ...

برو!ترس از هیچ چیز ندارم وقتی یقین دارم بیشتر از من کسی دوستت نخواهد داشت.بیشترازمن کسی طاقت کم محلی هایت را ندارد.برو!ترس برای چه؟وقتی می دانم یک روز تف می اندازی به روی تمام آنهایی که من را بخاطرشان ازدست دادی. ...

هیچکس نفهمیدکه زلیخا "مرد"بود...!میدانی چرا؟مردانگی میخواهد ماندن پای عشقی که مدام تورا پس میزند. ...

دلم کسیو می خوادکه وقتی بهش میگم بای.نگه خداحافظ. بگه دیوونه چت شده باز من دوست دارم فکر کردی به این راحتیا ولت میکنم؟ دلم کسیو می خوادکه درکم کنه نه ترکم. دلم کسیو می خواد که باافتخار به همه بگه این مال منه کسی دورش نچرخه.دلم کسیو می خواد تا بفهمه مزاحم دارم بگه اون بامن تو اعصابتو خورد نکن.دلم کسی...

سلامتی اون شبی که توخواب بترسی وازخواب بپری بعد سریع گوشیتو برداری وبخوای به عشقت اس بدی.یهو ببینی محکم گرفت بغلت وگفت:نترس عشقم من کنارتم. ...

اگر از من بخوان یه آرزو بکنم می خوام اشک تو باشم توی چشات متولد بشم روی گونه هات بریزم روی لبات بمیرم....

با هم باشیم نه یک سال بلکه یک عمر بگذار آوازه رفاقتمان چنان در شهر بپیچد که رو سیاه شوند آنها که بر سر جدایی مان شرط بستند....

گاهی وقتها زندگی کردن پرنده ها توی قفس از هر کاری بهتره به شرطی که اون پرنده تو باشی و اون قفس دل یارت....

جایی از خوابهایم با من قرار بگذار...دستم به بیداری ات نمیرسد.....

پروردگارا پروانه بالش را داد و خورشید نورش را.من جانم را میدهم پس مرا استجابت کن....

میدونی وقتی خدا داشت بدرقه ات می کرد بهت چی گفت؟ گفت:جایی میری که مردمی داره که می شکننت نکنه غصه بخوری من همه جا باهاتم.تو کوله بارت عشق می زارم که بگذری...قلب می زارم که جا بدی...اشک میدم که همراهیت کنه ومرگ که بدونی برمی گردی پیش خودم....

خدایا کمکم کن یاور انانی باشم که نیازمند وقتی هستند تا برایشان صرف کنم همانطور که تو برایم وقت می گذاری....

ساعت 3 شب بود صدای تلفن پسری را از خواب بیدار کردپشت خط مادرش بود پسر با پرخاش و عصبانیت گفت:چرا این وقت شب مرا از خواب بیدار کردی؟ مادر گفت 20 سال پیش در این موقع شب تو مرا از خواب بیدار کردی. فقط میخواستم بگم تولدت مبارک! پسر از اینکه دل مادرش را شکسته بود تا صبح خوابش نبرد صبح سراغ مادرش رفت وقتی...

مردان درمسیرعشق به وسعت نامنتهایی نامردند گدایی عشق می کنند تا زمانیکه به تسخیر قلب زن مطمئن نیستند اما همینکه مطمئن شدند نامردی را درکمال مردانگی بجا می اورند....

بغضی وقتا دوستدارم که وقتی بغضم میگیره خدا بیاد پایین اشکامو پاک کنه ودستمو بگیره وبگه ادم ها اذیتت میکنن بیا بریم...

لبخندم را بریدم و قاب گرفتم وبه صورتم اویختم حالا با خیال راحت هر وقت دلم گرفت بغض میکنم....

خوشبحالت حوا خودت بودی وادمت وگرنه ادم توام به هوای دیگری میرفت......

گفت تا ابد تنهایت نمگذارم...ابدش چه زود عفو خورد......

طناب را به گردنم انداختندگفتند اخرین ارزویت/گفتم دیدار یار.گفتند خسته است تا صبح طناب بافته///...

دوستان خود را در سه مرحله ازمایش کن.1 او را به خشم بیاور اگر از حد خود خارج نشد دوست واقعیست.2 با پول ومال دنیا امتحان کن.3با او همسفر باش....

گذر کردم ز قبرستان زمانی/رسیدم بر سر قبر جوانی/به زیر خاک مینالید و میگفت/رفیقان قدر یکدیگر بدانید....

شاید چشم های ما نیازداشته باشن که گاهی با اشک هایمان شسته شوند تا بار دیگر زندگی را با نگاه شفاف تری ببینیم....

میدونی اب دریا از چیه ازاشکای پاک قلبهای مهربونی که بی صدا شکستن....

خدایا در انجماد و نگاهای سرد این مردم دلم برای جهنمت تنگ شده است....

روزی به میخانه رفتم تا در غم یار شرابی نوشم قناری را دیدم به صاحبش گفتم فروشیه گفت نه رفیقمه سلامتی هرکسی که رفیقشو نمیفروشه....

هزارسیلی مادر را در ازای یک بوسه از مادر خریدم....