|
کاکتوس
(scarecrow )
آلبوم:
عاشقانه
کد برای مطالب، وب سایت و وبلاگ:
بازدید کل:
1411 بازدید امروز: 224
این تصویر توسط میثم عظیمی. بررسی شده است.
توضیحات:
لب به آواز نکردم باز با بهاری که از این کوچه گذشت و هم اکنون یاران! سبد سینه من خالی است با دلم میل شکفتن نیست ابر تنهایی در سینه ی من می بارد و نگاهم چو پر خسته ی یک مرغابی میل دارد که بیاساید در برکه ی چشم و من آرام آرام از فراز تن خود می ریزم آی انبوه تر از ابر سپید که رها گشته نگاهت در باد تو مرا خواهی برد؟ تو که در روشنی باغچه مسکن داری و شقایق را در باغچه ها می کاری من به خورشید نگاه تو پناهنده شدم آی انبوه تر از جنگل سبز تو مرا خواهی برد؟ خوشه ها از تو سخن می گویند با بهاری که پس از بوی تو خواهد آمد برکه ها آینه ی نام تواند و خزر لبریز از آینه ی توست و در این نزدیکی حجله ای هست که خورشید در او خوابیده است و دل کوچک فانوس سپید که بر آن می سوزد خواب از چشم اهالی بر می دارد سبزه ها می گفتند که تنش عین شقایقها بود و دلش لبریز از نور خدا و در اینجا که من اکنون هستم جنگلی هست کبود ساقه های لاغر به تماشای تو برخاسته اند و بر آن کوه بلند ابرها می بارند گریه ی ابر سپید ابتدای همه ی دریاهاست اشک من اما چه سرانجامی در پی دارد تو مرا آیا تا دریا خواهی برد؟
درج شده در تاریخ ۹۲/۰۴/۲۸ ساعت 19:06
برچسب ها:
1
2
3
لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید. |
کاربران آنلاین (0)
|