فراموش کردم
رتبه کلی: 2539


درباره من
میدونید تنهایی کجاش درد داره ؟؟؟
انکارش ... !!!

=============

خواستم چشم هایت را از پشت بگیرم
دیدم طاقت اسم هایی را که میگویی ندارم

==================

خوبم باور کنید
اشکهارا ریخته ام.غصه هارا خورده ام
نبودن هارا شمرده ام
این روزها که میگذرد خالی ام
خالی از خشم.دلتنگی.نفرت
وحتی از عشق ...

=================
پرسیدم قلب شکسته می خری ؟؟؟


گفت :

اگر ارزش داشت کسی ان را نمی شکست ....... ؟!؟!

===============

پرنده لب تنگ ماهی نشسته بود

و با تعجب به ماهی نگاه می کرد

با خود می گفت :

سقف قفسش که شکسته پس چرا پرواز نمیکنه ... ؟؟؟!!

===============
(ساده ی مهربون) (sedagat-onlin )    

عشق دستمال کاغذی به اشک ...

درج شده در تاریخ ۹۱/۱۰/۱۴ ساعت 11:15 بازدید کل: 357 بازدید امروز: 69
 

دستمال کاغذی به اشک گفت :

قطره قطره ات طلاست

یک کم از طلای خود حراج میکنی ؟

عاشقم ! با من ازدواج میکنی ؟

اشک گفت :ازدواج اشک و دستمال کاغذی !؟

تو چقدر ساده ای

خوش خیال کاغذی !؟

توی ازدواج ما

تو مچاله می شوی

چرک می شوی و تکه ای زباله می شوی

پس برو و بی خیال باش

عاشقی کجاست

تو فقط دستمال باش !؟

دستمال کاغذی دلش شکست

گوشه ای کنار جعبه اش نشست

گریه کرد و گریه کرد و گریه کرد

در تن سفید و نازکش دوید

خون درد

اخرش دستمال کاغذی مچاله شد

مثل تکه ای زباله شد

او ولی شبیه دیگران نشد

چرک و زشت مثل این و ان نشد

رفت اگر چه درون سطل اشغال

پاک بود و عاشق و زلال

او با تمام دستمال های کاغذی فرق داشت

چونکه درمیان قلب خود

دانه ای اشک کاشت ...

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۱/۱۰/۱۴ - ۱۱:۱۵
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات