به یک جایی از زندگی که رسیدی می فهمی اونی که زود می رنجه !زود میره !زود هم بر میگرده ...اما اونی که دیر می رنجه دیر میره دیگه هم بر نمیگرده...
به یک جایی از زندگی که رسیدی می فهمی رنج را نباید امتداد داد باید مثل یه چاقو که چیزها را میبرد و از میانشان می گذرد باید از بعضی ادمها بگذری و برای همیشه تمامشان کنی...
به یک جایی از زندگی که رسیدی می فهمی بزرگترین مصیبت برای یک انسان این است که نه سواد کافی برای حرف زدن داشته باشد نه شعور لازم برای خاموش ماندن.
به یک جایی از زندگی که رسیدی می فهمی مهم نیست که چه اندازه می بخشیم بلکه مهم این است در بخشایش ما چه مقدار عشق وجود دارد.
به یک جایی از زندگی که رسیدی می فهمی شاید کسی که روزی با تو خندیده است را از یاد ببری اما هرگز ان را که با تو اشک ریخته است فراموش نکنی.
به یک جایی از زندگی که رسیدی می فهمی که از دردهای کوچک است که ادم می نالد وقتی ضربه سهمگین باشد لال می شوی.
به یک جایی از زندگی که رسیدی می فهمی اگر بتوانی دیگری را همانطور که هست بپذیری و هنوز عاشقش باشی عشقت واقعی ست.
به یک جایی از زندگی که رسیدی می فهمی کسی که دوستت داره همیشه نگرانته به خاطر همین بیشتر از اینکه بگه دوستت دارم میگه مواظب خودت باش.
به یک جایی از زندگی که رسیدی می فهمی که به جایی نرسیدی!!!!!!!